مجله دیدار آشنا فروردین و اردیبهشت 1378، شماره 10جایگاه زن در خلقت
شخصیت زن و حقوق وی، از مسائلی است که در طول تاریخ همواره مظلوم واقع شده است. هرچند در جهان کنونی درباره آن بسیار سخن گفته و کتاب نوشته شده. اما واقعیت آن است که این مظلومیت در جهان متمدن کنونی هنوز وجود دارد.
در اعصار گذشته، همواره زن را موجودی پست می شمردند و او را عضوی ناقص که طفیلی و سربار جامعه
است معرفی می کردند و تفاوت های او را با مرد، مایه نقصان او می دانستند. اما بر عکس در قرن اخیر در هر محفلی سخن از زن، شخصیت و حقوق اوست. مخصوصا در جوامع غربی که مبارزه برای آزادی زن بیداد می کند. جالب این جاست که هرچند این دو دوره از لحاظ تقدم و تاخر زمانی با هم اختلاف و فاصله دارند، اما شیوه برخورد با زن هیچگاه عوض نشده است; به دیگر سخن اگرچه شعارها و شخصیت ظاهری به زن دادن نسبت به گذشته جلوه ای زیباتر به خود گرفته اما نفس الامر با گذشته هیچ تفاوتی نکرده است.
در گذشته، به زن سرکوفت ناقص بودن می زدند و او را مجبور می کردند برای کم جلوه کردن نقص خویش، همیشه خود را محتاج مرد و زیر سایه او بداند و سعی کند تا می تواند کاری کند که مردها از او راضی باشند و در نتیجه، همواره در کنج خانه بماند و از کمال علمی و معنوی محروم بشود و بدین روی، خود نیز باور کرده بودکه عضو ناقص اجتماع است و خود را مستحق شخصیت و حقوق نمی دانست.
در هر حال، هر دو دوره در پایمال کردن شخصیت و حقوق زن مشترک بوده اند و چه بسا ضربه دوره دوم بسیار مخرب تر بوده است. جوامع غربی، شخصیت و ارزش زن را در استفاده ابزاری از وی می داند.
ملاک پذیرش یک زن در غرب، این است که خود را بیش تر در معرض دیگران قرار بدهد. متاسفانه در پیش از انقلاب، تب مبارزه برای آزادی زن به ایران هم سرایت کرده بود. حکومت پهلوی سعی داشت به هر شکلی که شده چادر را از سر زنان بردارد و بالاجبار آن ها را در جایگاه رفیع خود بنشاند و با انجام مراسم های گوناگون از قبیل انتخاب دختر شایسته و… ایران را به ماکتی از غرب تبدیل کرده بودند. و به قول امام عزیزمان رحمه الله «در دوره اختناق می خواستند زنان جنگجوی ما را ننگجو بار آورند.»
به این ترتیب، آن ها زن را حتی بالاتر از مرد حساب می کردند و این بار برعکس دوره قبل، تفاوت های زن و مرد را نقص برای مرد می دانستند!
ولی واقعیت این است که زن در هیچ کدام از این دو دوره، شخصیت واقعی خود را نیافته و در هر دو دوره از رشد و کمال علمی و معنوی خود باز مانده است.
در این جاست که پای اسلام ناب به عنوان حامی واقعی زن به میان می آید. آنچه اسلام در مورد زن می گوید، کاملا با آنچه در جهان امروز بدان عمل می شود تفاوت دارد; اسلام زن را همانند مرد، انسانی بزرگ با شخصیتی مستقل می داند که تا اوج ملکوت می تواند پرواز کند. اسلام با قرار دادن محور تقوا برای سنجش انسان ها، ملاک برتری افراد را نسبت به دیگران، صرفا داشتن تقوای بیش تر می داند.
خلقت انسان
در اندیشه قرآن انسان از خاک آفریده شده و بازگشت همه به خاک و مبعوث شدن همه نیز از خاک می باشد: «منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تارة اخری ».
هم چنین قرآن خلقت انسان را به هفت مرحله تقسیم می کند. تفسیر نمونه در توضیح آیه 67 سوره مؤمن می نویسد: «.. به این ترتیب نخستین مرحله، مرحله تراب و خاک است. مرحله دوم، مرحله نطفه که مربوط به همه انسان هاست جز آدم و حوا. مرحله سوم، مرحله ای است که نطفه تکامل یافته و رشد قابل ملاحظه ای نموده و به صورت یک لخته خون بسته در آمده است. پس از این مرحله «مضغه » (چیزی شبیه به گوشت جویده) و مرحله ظهور اعضا، مرحله حس و حرکت است که در این جا چهارمین مرحله را مرحله تولد جنین ذکر می کنند و مرحله پنجم را مرحله تکامل قدرت و قوت جنسی که (بعضی آن را سن سی سالگی می دانند) قرآن از آن تعبیر به «بلوغ اشد» کرده است. از آن به بعد، مرحله عقب گرد و از دست دادن نیروها آغاز می شود و تدریجا دوران پیری که مرحله ششم است فرا می رسد. سرانجام پایان عمر، که آخرین مرحله است فرا می رسد و انتقال از این سرا به سرای جاویدان تحقق می یابد»
خلقت زن در آینه ادیان و اندیشه ها
به راستی خلقت زن چگونه است؟ آیا او هم خلقتی همانند مرد دارد؟ آیا تفاوتی از لحاظ ترکیب ماده و جسم بین زن و مرد وجود دارد؟ یا به تعبیر بعضی ها که مرد را موجودی برتر می دانند، آیا از آفرینش برتر نیز نسبت به زن برخوردار است و «زن خلقتی ناقص دارد»؟
برای پاسخ به سؤالات فوق ابتدا به بررسی نظریات مختلف در این باره پرداخته و سپس نظر اسلام را مطرح می کنیم.
قدیمی ترین نظریه در این زمینه، نظریه افلاطون است که می گوید: «انسان در اول دو جزء نبود بلکه در اثر ارتکاب گناه، مورد غضب خداوند قرار گرفت و به دو جزء نر و ماده تقسیم گردید». «ایرانیان باستان نیز اعتقاد داشتند، کیومرث اولین انسان بود که وارد زمین گردید و سی سال در کوهستان ها زندگی نمود و در موقع مرگ نطفه ای از پشتش چکید و در اثر تابش آفتاب خشکید تا چهل سال دیگر در روز مهرگان (16 مهر) که جشن باستانی است به صورت دو ساقه ریواس از زمین رویید، آنگاه به شکل انسان یکی به نام «میشانه » جنس ماده و دیگری «میشه » جنس نر در آمدند.»
«کاتولیک ها، معتقدند که روح مرد با روح زن فرق دارد و تنها مریم در میان زنان دارای روح معادل با مردان است و روح بقیه زنان حالت بین انسان و حیوان دارد.»
یهودیان معتقدند: «حوا از آخرین دنده چپ آدم آفریده شده است » و نیز در تورات (تحریف شده) آمده است: «خدا گفت: درست نیست آدم تنها بماند لذا حوا را آفرید …»
«بهاگواد گیتا - که دارای آیین هندو می باشد - عقیده کلی را این گونه تشریح می کند: این فقط روح گنهکار است که به صورت زن متولد می شود.»
«در کتاب لجبکی - کتاب مذهبی ژاپن باستان - در قسمت خلقت انسان نوشته شده است: آماتراسو - اله آفتاب - که خدای خدایان است مرد و زن را یکسان آفرید ولی زن نتوانست از این تساوی بهره گیرد، لذا مرد برتر گردید.»
نظر اسلام در خلقت زن
اگر بخواهیم دقیقا نظر اسلام را مورد بررسی قرار بدهیم، باید ببینیم نظر قرآن درباره خلقت زن و مرد چیست. قرآن کریم در آیات متعددی این موضوع را مطرح کرده است; از جمله آیه 21 سوره روم، 27 نحل، 11 شوری، 49 ذاریات، و آیه 1 سوره نساء. از باب نمونه و رعایت اختصار، به تفسیر و توضیح آیه اول سوره نساء پرداخته و نظریات مختلف مفسران و دانشمندان را در این مورد، بررسی می نماییم:
یایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها…»; تعدادی از مفسران و دانشمندان اهل تسنن اعتقاد دارند که زن از دنده چپ مرد آفریده شده است. از جلمه طبری پس از این که در تفسیر خود نظرات مختلف محدثین را در این مورد می آورد، به بررسی آن ها می پردازد. هرچند که در آخر نظر خود را بیان نمی دارد، اما آنچه از شواهد به دست می آید این است که او هم این نظریه را بیش تر قبول دارد و حتی در تاریخ خود (تاریخ طبری) این گونه می آورد: «.. خدا آدم را در بهشت قرار داد که در آن تنها همی رفت و همسری نداشت که بدو آرام گیرد لحظه ای بخفت و چون بیدار شد زنی را بالای سر خود دید که خدای از دنده او خلق کرده بود… به گفته اهل تورات و دیگر مطلعان، خوابی برای او [آدم] انداخت. آن گاه یک دنده او را از طرف چپ بگرفت و جای آن را از گوشت پرکرد و آدم هم چنان در خواب بود تا خدا از دنده وی حوا را بیافرید…»