شهیده زیباترکی.زاده

  • خانه 
  • یاصاحب الزمان (عج)  

توبه نصوح

21 اردیبهشت 1399 توسط آمنه نجفي

نصوح، چه کسی بود؟🌹توبه نصوح🌹
🔶 نصوح مردی بود شبیه زنها، صدایش نازک بود، صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت.

او با سوء استفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار دلاکی میکرد و کسی از وضع او خبر نداشت. او از این راه، هم امرار معاش میکرد و هم برایش لذت بخش بود.

گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست.
🔷 روزی دختر شاه به حمام رفت و مشغول استحمام شد. از قضا گوهر گرانبهایش همانجا مفقود شد. دختر پادشاه در غضب شد و دستور داد که همه را تفتیش کنند.
🔶 وقتی نوبت به نصوح رسید او از ترس رسوایی، خود را در خزینه حمام پنهان کرد.
🔷 وقتی دید مأمورین برای گرفتن او به خزینه آمدند، به خدای تعالی رو آورد و از روی اخلاص و به صورت قلبی همانجا توبه کرد.
🔶 ناگهان از بیرون حمام آوازی بلند شد که دست از این بیچاره بردارید که گوهر پیدا شد و مأموران او را رها کردند.
🔷 و نصوح خسته و نالان شکر خدا را به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص شد و به خانه خود رفت.

او عنایت پروردگار را مشاهده کرد. این بود که بر توبه اش ثابت قدم ماند و از گناه کناره گرفت.
🔶 چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد و نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم و دیگر هم به حمام نرفت.
🔷 هر مقدار مالی که از راه گناه کسب کرده بود در راه خدا به فقرا داد و از شهر خارج شد و در کوهی که در چند فرسنگی آن شهر بود، سکونت اختیار نمود و به عبادت خدا مشغول گردید.
🔶 در یکی از روزها همانطور که مشغول کار بود، چشمش به میشی افتاد که در آن کوه چرا میکرد. از این امر به فکر فرو رفت که این میش از کجا آمده و از آن کیست؟

عاقبت با خود اندیشید که این میش قطعا از شبانی فرار کرده و به اینجا آمده است، بایستی من از آن نگهداری کنم تا صاحبش پیدا شود. لذا آن میش را گرفت و نگهداری نمود، پس از مدتی میش زاد و ولد کرد و نصوح از شیر آنها بهره مند میشد.
🔷 روزی کاروانی راه را گم کرده بود و مردمش از تشنگی مشرف به هلاکت بودند عبورشان به آنجا افتاد، همین که نصوح را دیدند از او آب خواستند و او به جای آب به آنها شیر داد، به طوری که همگی سیر شده و راه شهر را از او پرسیدند. او راهی نزدیک به آنها نشان داده و آنها موقع حرکت هر کدام به نصوح احسانی کردند و او در آنجا قلعه ای بنا کرده و چاه آبی حفر نمود و کم کم آنجا منازلی ساخته و شهرکی بنا نمود و مردم از هر جا به آنجا می آمده و در آن محل سکونت اختیار کردند، همگی به چشم بزرگی به او می نگریستند.
🔶 رفته رفته آوازه خوبی و حسن تدبیر او به گوش پادشاه رسید که پدر همان دختر بود. از شنیدن این خبر مشتاق دیدار او شده، دستور داد تا وی را از طرف او به دربار دعوت کنند.
🔷 همین که دعوت شاه به نصوح رسید، نپذیزفت و گفت: من کاری دارم و از رفتن به نزد سلطان عذر خواست.

مأمورین چون این سخن را به شاه رساندند، بسیار تعجب کرد و اظهار داشت: حال که او نزد ما نمی آید ما میرویم او را ببینیم.
🔶 با درباریانش به سوی نصوح حرکت کرد، همین که به آن محل رسید به عزرائیل امر شد که جان پادشاه را بگیرد.
🔷 بنا بر رسم آن روزگار و به خاطر از بین رفتن شاه در اقبال دیدار نصوح، نصوح را بر تخت سلطنت بنشاندند.
🔶 نصوح چون به پادشاهی رسید، بساط عدالت را در تمام قلمرو مملکتش گسترانیده و با همان دختر پادشاه ازدواج کرد.
🔷 روزی در بارگاهش نشسته بود، شخصی بر او وارد شد و گفت: چند سال قبل، میش من گم شده بود و اکنون آن را از عدالت تو طالبم.

نصوح گفت: میش تو پیش من است و هر چه دارم از آن میش توست.

وی دستور داد تا تمام اموال منقول و غیر منقول را با او نصف کنند.
🕊 آن شخص به دستور خدا گفت: 

بدان ای نصوح! نه من شبانم و نه آن، یک میش بوده است، بلکه ما دو فرشته، برای آزمایش تو آمده ایم. تمام این ملک و نعمت، اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد. و از نظر غایب شد.
⚪ به همین دلیل به توبه واقعی و راستین، (توبه نصوح) گویند.
  این روزها و شبها در ماه مبارک رمضان درهای توبه همیشه باز هست 

هر کس اهل توبه نصوح هست

بسم الله.

🙏🌷التماس دعاء🌷🙏
‌ منبع:خلاصه شده از کتاب انوار المجالس، صفحه 432
📒اصول کافی

 

🌸🍃🌼🌸🍃🌼

#زینبیه_مجازی

#حوزه علمیه خواهران حضرت زینب (س)

#شهرستان ایذه

 نظر دهید »

رهبرم اخم کند... 

01 اردیبهشت 1399 توسط آمنه نجفي

رهبرم اخم کند…..قایقی خواهم ساخت.
خواهم انداخت به دریای دل اربابم.
قایق از خشم پر است و دل از نفرت تکویری ها.
قصه ی فهمیده باز تکرار کنم؟
نه دگر این بار دعوا سر سربند نیست.
همه سربند ها نام یا فاطمه است.
نشود تکرار باز عاشورا.
خیمه ها این بار جایش امن است
.علم عباس هم دست نیکوی گل سرسبد فاطمه است.
.رهبرم خامنه ایست.رهبرم سید و اولاد علی است
.رهبرم اخم کند به خدا مادرتان داغ شما میبیند
.حاج همت رفته،کاظمی دیگر نیست،پدر موشک ایران هم رفت.
لیک از عالم غیب باز با ما هستند.
حاج قاسم هم هست که سلیمانی کرد همه دنیا را فتح.
همه ما هستیم کور خواندید اگر باز هم فکر کنید که علی تنها استروز میلاد آرامش امت مبارک

بمان در پناه اللهم احفظ های به فلک رسیده ام…

بمان کنار عاشقی های دست و پا شکسته ام…

بمام برایم امام من​
بارگذاری…

 نظر دهید »

آیا خدا به عبادت ما نیاز دارد. 

01 اردیبهشت 1399 توسط آمنه نجفي

سوال 2️⃣*آیا خدا به عبادات ما نیاز دارد که فرمان داده نماز بخوانیم و رو به کعبه بایستیم؟*

استاد قرائتی ۔

پاسخ : اگر همه مردم رو به خورشید خانه بسازند چیزی به خورشید اضافه نمی‏شود و اگر همه مردم پشت به خورشید خانه بسازند، چیزی از خورشید کم نمی‏شود.

خورشید نیازی به مردم ندارد که رو به او کنند، این مردم هستند که برای دریافت نور و گرما باید خانه‏های خود را رو به خورشید بسازند.

خداوند به عبادات مردم نیازی ندارد که فرمان داده نماز بخوانند. این مردم هستند که با رو کردن به او از الطاف خاص الهی برخوردار می‏شوند و رشد می‏کنند.

 )قران می‏فرماید: اگر همه مردم کافر شوند، ذره‏ای در خداوند اثر ندارد، زیرا او از همه انسان‏ها بی نیاز است. ان تکفروا انتم و من فی الارض جیمعا فان الله لغنی حمید (سوره ابراهیم،آیه 8.) 

 نظر دهید »

حضرت علی (ع) و سلمان فارسی

01 اردیبهشت 1399 توسط آمنه نجفي

یاد خدا:📚حضرت علی ع و سلمان فارسی
امیرالمؤمنین علی (ع) بالای بام خانه، خرما تناول می کرد، حضرت در سنین جوانی بودند، سلمان فارسی در حیاط آن خانه لباس خود را می دوخت.

حضرت علی (ع) دانه خرمایی از باب مزاح به سمت سلمان رها کرد. سلمان گفت: یا امیر المؤمنین (ع) با من شوخی می کنید در حالیکه من پیرمرد و شما جوان کم و سن و سال هستید؟ حضرت فرمودند: ای سلمان من را از نظر سن و سال کوچک و خود را بزرگ می بینی. قصه دشت ارژن را فراموش کرده ای؟

چه کسی تو را در آن بیابان که گرفتار شیر درنده شده بودی نجات داد؟ سلمان با شنیدن این کلمات با تعجب از امیرالمؤمنین (ع) کیفیت جریان را خواست. 

حضرت علی فرمودند: در وسط آب ایستاده بودی و از شیر بزرگی که آنجا بود می ترسیدی. دستهایت را به دعا بلند کردی و از خدا کمک خواستی. و خداوند اجابت فرمود. 

من همان اسب سوار هستم که زره به روی شانه اش و شمشیری به دستش بود که با یک ضربه شمشیر آن شیر را به دو نیم کرد و شما را خلاص کرد. سلمان عرض کرد: نشانه دیگری در آنجا بود، برایم بیان فرمایید. 

امام علی (ع) دست به آستین برد و یک شاخه گل تازه بیرون آورد و فرمود: این همان هدیه شماست که به آن اسب سوار دادید. سلمان با دیدن آن گل بیشتر دچار حیرت و سرگردانی شد، با عجله خدمت رسول خدا (ص) شرفیاب شد و عرض کرد: ای رسول خدا، من اوصاف شما را در انجیل خوانده ام. محبت شما در دلم جای گرفت، دینم را رها کرده و دین شما را قبول کردم، ولی از پدرم مخفی نمودم و وقتی پدرم فهمید نقشه بر قتل من کشید ولی بخاطر مادرم از من گذشت و من را به کارهای سخت و دشوار وادار می کرد تا من فرار کردم. 

به محلی به نام دشت ارژن رسیدم ، در حال استراحت بودم وقتی احتیاج به آب پیدا کردم لباسهای خود را در آورده و داخل رودخانه شدم، ناگهان شیر بزرگی آمد و روی لباسهای من ایستاد وقتی او را دیدم به وحشت افتادم و از خداوند کمک خواستم که ناگاه اسب سواری پیدا شد و با یک ضربه شیر را دو نیم کرد، من از آب بیرون دویدم و لباس به تن کردم و خودم را به رکابش انداختم و آن را بوسیدم. از همان اطراف گلی کندم و به ایشان هدیه دادم، بعد از نظرم ناپدید شد و رفت، از این اتفاق بیش از صد سال می گذرد و این قصه را برای کسی تعریف نکرده ام. امروز امام علی (ع) تمام قضیه را برای من بیان فرمودند و همان شاخه گل را به من نشان دادند. 

رسول خدا فرمودند: ای سلمان، هنگامیکه مرا به آسمان بردند تا جایی که جبرئیل توقف نمود و من تا کنار عرش بالا رفتم، درحالیکه پروردگارم بدون واسطه با من سخن گفت. وقتی سفر معراج تمام شد و به زمین برگشتم علی بن ابی طالب (ع) بر من وارد شد و تمام گفتگوهای من با پروردگارم را خبر داد. بدان ای سلمان هرکدام از انبیاء و اولیاء از زمان آدم تاکنون که گرفتار شده اند علی بن ابی طالب (ع) آنها را نجات داده است.

 

📜القطره، جلد۱، صفحه ۲۸۲

‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📚 #داستانهای_آموزنده

 نظر دهید »

گردو فروش

26 فروردین 1399 توسط آمنه نجفي

🍃🌺🍃🌺🍃🌺
حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 
⚡️گردو فروش⚡️
✍ﮐﺴﯽ ﺳﺮﺍﻍ ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: می ﺷﻮﺩ همۀ ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯽ؟ ﮔﺮﺩﻭﻓﺮﻭﺵ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺩ. ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﯾﮏ ﮐﯿﻠﻮ ﮔﺮﺩﻭ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯽ؟ و ﺑﺎﺯ ﺑﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺷﺪ. ﭘﺲ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺩﺳﺖ ﮐﻢ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﮔﺮﺩﻭﯼ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯿﺪ. ﺍﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ بالاخره ﮔﺮﺩﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ. ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﮔﺮﺩﻭ ﮐﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﻧﺪﺍﺭﺩ. 
ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺩﯾﮕﺮ ﮔﺮﺩﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﮔﺮﺩﻭﯼ ﺳﻮﻡ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﮕﯿﺮﺩ. ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﮐﻪ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ: ﺯﺭﻧﮕﯽ، ﺍﯾﻦ ﻃﻮﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﯾﮑﯽ، ﯾﮑﯽ ﻫﻤﻪ ﯼ ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺗﺼﺎﺣﺐ ﮐﻨﯽ؟ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺳﻤﺞ ﮔﻔﺖ : ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺩﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺪﻫﻢ. ﻋﻤﺮ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ﻧﯿﺰ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ. ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﺮﻭﺵ، ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯽ. 
ﻭﻟﯽ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺭﺍ ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻪ، ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ ﻭ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﯿﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﺕ ﺍﺯ ﮐﻒ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ ﻧﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﻧﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ، پس تا میتوانی برای آخرتت توشه ای جمع کن و ﺍﺯ ﻟﺤﻈﻪ لحظه زندگیت ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮ که عمر آدمی بسیار کوتاه است.

 نظر دهید »

رهبرخوبیها

26 فروردین 1399 توسط آمنه نجفي

☑نام : سید علی☑نام خانوادگی : حسینی خامنه ای

☑نام پدر : سید جواد

☑تاریخ تولد به فرموده خودشان :

٢٩ / ٠١/ ١٣١٨

☑تاریخ تولد در شناسنامه :

٢٤ / ٠٤ / ١٣١٨

☑محل تولد : خراسان

💠بعضیا بهش میگن ” آیت الله “

💠بعضیا میگن ” آقای خامنه ای “

💠بعضیا هم مثل برادر های لبنان و سوریه و عراق میگن:

” سیدنا القائد ” ، اما ما بهش میگیم

✅” آقا “ 

💠ما بهش میگیم “آقا"…

“آقا” رو از هر طرف که بخونی آقاست!

✅فدایی زیاد داره.

💠پابرهنه ها بیشتر دوستش دارن۳۰ساله داره ایرانو،با تمام شرایط عجیب غریبش رهبری میکنه،هرکی جاش بود ،پنج سال اول جا میزد!

💠🔴تو کشور خودش مظلومه اما تو دنیا کلی طرفدار داره.

💠400هزار نفر تو نیویورک و کالیفرنیا ، مقلدشن.

💠شخص اول حکومته اما وقتی لعیا زنگنه و الهام چرخنده تو برنامه سال تحویل تلویزیون،عیدو بهش تبریک گفتن،به خاطر این حرفشون،کلی هزینه دادن.چه حرفا که نثارشون نشد.

💠همون که هیشکی،عکسای منتشر شده از خونه شو،باور نکرد.

💠زندگیش آدمو به قلب تاریخ میبره،علی بن ابیطالب و زندگی ساده و…

💠همون که همیشه خرابکاری های دولت ها و مسئولین ،به حسابش گذاشته میشه.

💠همون که رهبری"سینه سپر کرده ها"رو مقابل اسراییل بچه کش به عهده داره.

💠همون که لب تر کنه عاشقاش براش جون میدن.

💠همون که اشاره کنه ،تلاویو و حیفا با خاک یکسانه.

💠همون که هیچ وقت کم نمیاره،مث مرد ،وایساده پای حرفش.

💠همون که نزدیکترین دوستاش،دشمن ترین دوستاشن.

💠همون که سالهاست سایه سنگین"بعضیا"رو ،رو دوشش تحمل میکنه.

💠همون که تو سابقه ی مبارزاتی ش ،کسی به پاش نمیرسه.

💠اصلا کدوم رهبر دنیا،روی موکت و فرش جهیزیه خانومش زندگی میکنه؟بدون اینکه تو بوق و کرنا کنه،با فقیربیچار ه ها دمپره ؟

💠همون که بدترین توهین ها و تهمت هارو بهش میزنن درحالیکه حتی یه جمله هم راجع بهش اطلاع ندارن.و اون میشنوه و تحمل میکنه و همچنان لبخند"آقایی"…؟

💠همون که مظلومیت “علی"ها رو به ارث برده؟

💠کدوم سیاست مداری تو دنیا بچه هاش اینقد سالم وپاکن؟جالبه حتی مردم نمیدونن چندتا بچه داره،چی ان،اسماشون چیه؟

💠همون که “پاکترین"آدما ،جونشونو کف دست گرفتن و فداش شدن.

💠همون که از پست ترین مفتی های وهابی و بی ادب ترین رئیس جمهورهای غربی،تا بدترین آدمای روزگار دشمن خونی شن.

💠همون که واسه بدحجابا گفت:او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟نقص او ظاهر است. نقصهای من باطن است. با این رفتارش خیلیا محجبه شدن.

💠سلامتیش صلوات بفرستید.

 نظر دهید »

چند سالته

20 فروردین 1399 توسط آمنه نجفي

- چند سالته؟+ بیست و چهار!

- تو این بیست و چهـار سال چندبار رفتۍ دیدن مولات؟

+ مولام؟ امام زمان؟

- آره، امامِ دوازدهم!

+ یه بارم نشده ببینمش!

- جداً؟؟؟

+ خب آره… نمی‌دونم ڪه ڪجاست…

- آره تو نمی‌دونی،باید کجا بری…

+ تو چی؟ چند بار رفتی دیدن مولات؟

- زیاد… نمی‌دونم چند بار!

+ واقعاً؟!

- آره… اصلاً به دنیا ڪه اومدم پدرم منو برد گذاشت میون دستای پیغمبرص، خود رسول‌الله تو گوشم اذان خوند!

+ ولی من از بچگی مولامو ندیدم…

-  بزرگتر که شدم با پدرم هر روز مسجد می‌رفتم و مولامو زیارت می‌کردم. امیرالمومنین رو! سلام می‌کردم و آقا هم جواب سلاممو میداد 

+ من حتی صداۍ مولامم نشنیدم…💔 

- چند دفعه خونه مولام هم رفتم! با بچه‌هاۍ آقا، امام‌حسن‌ع و امام‌حسین‌ع سر یه سفره غذا خوردم!

+ خوش به حالت…

- راستی، گفتی یڪبار هم مولاتو ندیدیش؟

+ یڪبار هم ندیدم…

- تو این بیست و چندسال یکبار هم چشمت به چشماش نیفتاده؟!

+ نه….

- وای… چه می‌کنی با این #غم رفیق؟!

+ ڪدوم غم…!؟

- ندیدن مولا اونم این همه سال باید خیلی درد داشته باشه!!

+ دردشو حس نمی‌کنم…

- مگه میشه؟!

+ تو تو روزمرگی غرق نشدی‌ڪه بفهمی میشه این درد رو هم فراموش ڪرد…

- یعنی شماها از اینکه آقاتون رو این همه ساله ندیدید و جونیتون داره تو این سال‌های غیبتش سپرۍ میشه، غصه نمی‌خورید؟

+ (بغض گلوشو فشار میده) نه…

- حیف شد…

+ جوونیمون؟

- آره… #جوونیتون میره و #آقاتونو نمی‌بینید…

+ شایدم دیدیم!

- آقایی که من می‌شناسم و ازش شنیدم، تا همین شما شیعه‌ها نخواینش، ظهور نمی‌کنه!

+ ما که می‌خوایم!

- غرق دنیا شده را جامِ «زیارتِ مَهدی» ندهند!

+ هوم…

- گفتی چندسالته؟

+ بیست و چهار!

- (تو دلش) طفلی… بیست و چهار سالش بدون گل روۍ #آقاش گذشته و #حواسش‌نیست…
#مکالمه یڪ جوان در زمان #امام‌اول شیعیان با جوانی در عصرِ #امام‌دوازدهم!
 راستی #تو چندسالته رفیق؟!
#اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج

 نظر دهید »

دعا بـرای فــرج

19 فروردین 1399 توسط آمنه نجفي

استاد قرائتی:✅ داستان واقعی 
💢برو به مردم بگو دعا کنند خدا فرجم را نزدیک کند 
✍حجت الاسلام شیخ احمد کافی فرمودند :یک نفر از رفقا از یزد نامه ای به من نوشته؛ آدم دینی خوبی است از عاشقان امام زمان است، از رفقای من است. در نامه چیزی نوشته که مرا چند روز است منقلب کرده؛ گرچه این پیغام خیلی به علما رسیده، به مرحوم مجلسی گفته به شیخ مرتضی انصاری گفته به شیخ عبدالکریم حائری گفته و… ، این بنده خدا نوشته: من چهل شبِ چهارشنبه از یزد می آمدم مسجد جمکران، توسلی و حاجتی داشتم.
شب چهارشنبه چهلمی، دو هفته قبل بود. در مسجد جمکران خسته بودم، گفتم ساعتی اول شب بخوابم، سحر بلند شوم برنامه ام را انجام بدهم. در صحن حیاط هوا گرم بود، خوابیده بودم یک وقت دیدم از در مسجد جمکران یک مشت طلبه ها ریختند تو، گفتم چه خبر است؟ گفتند: آقا آمده.
🔺 من خوشحال دویدم رفتم جلو، آقا را دیدم اما نتوانستم جلو بروم. حضرت فرمودند: برو به مردم بگو دعا کنند خدا فرجم را نزدیک کند. به خدا قسم آی مردم دعاهایتان اثر دارد، ناله هایتان اثر دارد. خود آقا به مرحوم مجلسی فرموده: مجلسی به شیعه ها بگو برایم دعا کنند. هِی پیغام می دهد، به خدا دلش خون است.
قربان غریبی ات شوم مهدی جان 
📚 کتاب ملاقات با امام زمان در مسجد جمکران، ص۱۵۸
✅‌‌کانال استاد قرائتی

┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄

http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e

 نظر دهید »

دو شهیـد غـریب

19 فروردین 1399 توسط آمنه نجفي

دو شهید غریب
🔴اگر گذرتان به بهشت زهرا تهران افتاد حتما ‘’بر سر مزار این دوقلوها'’ بروید! 

 ❤❤

*برادران دو قلویی که غریبانه، هیچ‌گاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است!!

قصه مظلومانه این دو برادر را با هم بخوانیم….

ثابت و ثاقب شهابی نشاط را کسی نمیشناخت. عملیات مسلم ابن عقیل در منطقه سومار اولین‌باری بود که آنها پا به جبهه گذاشته بودند. تا اینکه در سال 61 در اوج سالهای جنگ ایران و عراق ناگهان تبدیل به امدادگران خستگی ناپذیر گردان سلمان شدند. همرزمان این دو شهید می‌گویند وقتی نامه‌ به خط مقدم می‌آمد، معمولاً ثابت و ثاقب غیبشان می‌زد! یک‌بار یکی از رزمندگان متوجه شد که وقتی همه گرم نامه خواندن هستند و خبر سلامتی خانواده و عکس‌هایشان را با وجد نگاه میکنند، دوقلوها دست در گردن هم در کنج سنگر، های های گریه می‌کنند! این رزمنده میگوید بعدها که موضوع را جویا شدیم، فهمیدیم آنها بی‌سرپرست هستند. هر بار دل‌شان می‌شکند که کسی آنسوی جبهه چشم انتظارشان نیست. 

عکس‌های کودکی و زنبیل قرمزی که در آن سر راه گذاشته شده‌اند را بغل کرده گریه می‌کنند. 

جنگ شوخی بردار نیست. رحم ندارد… زن و شوهر و بچه نمیشناسد… برادر نمیشناسد… این را نمیفهمد که وقتی از دار دنیا فقط و فقط یک برادر داری یعنی چه…. جنگ بی رحم است و اینطور میشود که کمی بعد ثاقب، به دلیل مجروحیت های ناشی از جنگ شهید میشود و برادرش که فقط با چند ثانیه اختلاف از او به این دنیا آمده را تنها میگذارد. چیزی نمیگذرد که برادرش هم دوری او را تاب نمی آورد و بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی او هم شهید میشود. 

روزی شخصی ثاقب و ثابت را پشت به یکدیگر داخل آن زنبیل کوچک قرمز رنگ گذاشته بود و زیر شرشر باران کنار درب ورودی بهزیستی رهای‌شان کرده بود. حال درد نان بود یا درد جان،کسی نمی‌دانست. از آن پس بود که آن زنبیل کوچک شد تنها یادگاری از مادر ندیده‌شان. ثاقب و ثابت سالها از کرمانشاه و غرب کشور گرفته تا اهواز و خرمشهر، به هر کجا که اعزام می‌شدند، در درون ساکشان اعلامیه‌هایی را به همراه داشتند که عکسی از دوران کودکی‌شان، به همراه دست نوشته‌ای بود که به در و دیوار شهرها می‌چسبانیدند:

“مادر، پدر! از آن روز که ما را تنها در کنار خیابان رها کردید و رفتید سالها میگذرد. حال امروز دیگر ما برای خودمان مردی شده‌ایم ولی همچنان مشتاق و محتاج دیدار شماییم…”

اما هیچگاه روزی فرا نرسید که قاب عکسی باشد و عکسی از ثاقب و ثابت و خانواده‌شان در کنار یکدیگر.

اما از شیرخوارگاه تا آسمان برای این دو برادر راه طولانی و پر پیچ و خمی نبود… آنچه که امروز از ثاقب و ثابت شهابی نشاط باقی است، ۲ قبر مشکی رنگ شبیه به هم و در کنار هم در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) است. اگر چنانچه گذارمان به گلزار شهدای بهشت زهرا افتاد، جایی ما بین قبور قطعه ۵۰، ردیف ۶۷، شماره ۱۹ وردیف ۶۶ شماره ۱۹، دو برادر شهیدی آرام کنار یکدیگر خفته اند که شب‌های جمعه، هیچ‌گاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است! و سخت چشم به راهند…

دوستان‌ اگر‌ رفتید‌ بهشت‌ زهرا‌ سر‌مزار‌این‌ دو شهید‌ حتما‌ برید. خیلی غریبند. هیچ کس را ندارند ولی به‌ گردن‌ تک‌تک‌ ما‌حق‌دارند… 

لطفا برای شادی روح همه ی درگذشتگان که دستشان از دنیا کوتاهه یه صلوات بفرستید… مخصوصا برای این دوتا بردار

🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
🌷روحشون شاد و یادشان گرامی باد.
https://chat.whatsapp.com/BGFzqRWFKUZ9eqRI1gxYLm

 نظر دهید »

مخفی کاریهای خداوند

18 فروردین 1399 توسط آمنه نجفي

استاد قرائتی:✨﷽✨
✅مخفی کاری های خداوند
✍امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
📝 خداوند چهار چیز را در چهار چیز مخفی کرده است:
1⃣ رضايتش را در طاعتش پنهان كرده، پس هيچ طاعتي را كوچك نشمار چرا كه ممكن است رضايت خدا در همان باشد و تو نداني؛
2⃣ خشم خود را در نافرماني از خود مخفي كرده است، پس هيچ گناهي را كوچك نشمار، چرا كه ممكن است خشم خدا در همان گناه باشد و تو نداني؛
3⃣ اجابت خود را در دعا پنهان كرده است، پس هيچ دعايي را كوچك نشمار، چرا كه ممكن است اجابت در همان دعا باشد و تو نداني؛
4⃣ و دوست خود را در ميان بندگانش پنهان كرده است، پس هيچ بنده اي را از بندگان خدا كوچك نشمار، چه بسا همان كس دوست خدا باشد و تو نداني》
📚 کمال الدین و تمام النعمة باب۲۶ حدیث۴
✅‌‌کانال استاد قرائتی

┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄

http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e

 نظر دهید »

طنزجبهه

18 فروردین 1399 توسط آمنه نجفي

بسم الله الرحمن الرحیم❤️

طنز_جبہه
فرمانده گردانمون #شهیدحاج_علی_باقری نیم ساعت در مورد سکوت در شب حرف زد :
برادرا هیچ صدائی نباید از شما شنیده بشه !

سکوت ،سکوت،سکوت

کوچکترین صدا می تونه #سرنوشت یک عملیات رو عوض کنه.باید سکوت رو تمرین کنیم.
گردان در یک ستون به حرکت در آمد و ما همه مواظب بودیم صدای پاهایمان هم شنیده نشود

که در سکوت و تاریکی مرگبار شب ناگهان فریادی از عمق وجود همه ما را میخکوب کرد

آقای #اسحاقیان بود مرد ساده دلی که خیلی دوست داشتنی بود:

در تاریکی قبر #علی بفریادت برسه بلند #صلوات بفرست🤭

همه بچه مانده بودند صلوات بفرستند ؟

بخندند؟
بعضی ها اجابت کرده و بلند صلوات فرستادند

و بعضی ها هم آرام

اما حاج علی عصبانی فریاد کشید بابا سکوت سکوت سکوت:evil:
و باز سکوت بود که بر ستون حاکم شد و در تاریکی به پیش می رفت که،

این بار با صدائی به مراتب بلندتر فریاد کشید:

لال از دنیا نری بلند #صلوات بفرست .😂

وباز ما مانده بودیم چه کنیم …
حاج علی باقری دو باره عصبانی تر …

هنوز حرفهای حاج علی تمام نشده بود که فریاد #اسحاقیان بلند شد:

سلامتی #فرماندهان اسلام سوم صلوات رو بلندتر …😂😂

خود حاج علی هم از خنده نتونست دیگه حرف بزنه.😂😂😂
شـادی روح شهدا صلوات🌷
*✨🌺گروه معراج شهــــدا🌺✨*

 نظر دهید »

▪سبز شدن درخت سدر خشکیده :

11 مرداد 1398 توسط آمنه نجفي

▪سبز شدن درخت سدر خشکیده :

پس از آن که مأمون خلیفه عبّاسی جهت جبران جنایتی که در حقّ امام رضا علیه السلام انجام داده بود؛ و نیز جهت تداوم سیاستش، دختر خود، امّ الفضل را به عقد و نکاح حضرت جوادالأئمّه علیه السلام درآورد؛ و او را بر حسب ظاهر مورد احترام شایان قرار می داد.
حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام بعد از آن جریان، تصمیم گرفت که از حضور مأمون و نیز از شهر خراسان به بغداد عزیمت فرماید.

و به همین جهت حضرت، به همراه همسرش امّ الفضل حرکت نمود و راهی مدینه منوّره گردید؛ و مردم در بین راه حضرت را مشایعت کردند.

امام علیه السلام همچنان به راه خود ادامه داد تا به دروازه کوفه رسید و مردم کوفه به استقبال آن حضرت آمدند و نزدیک غروب آفتاب حضرت به خانه مسیّب وارد شد؛ و چون امام علیه السلام مختصر استراحتی نمود، روانه مسجد گردید.
در حیات مسجد درخت سدری بود که از مدّت ها قبل خشک شده بود و میوه نمی داد، پس حضرت مقداری آب درخواست نمود؛ و آن گاه در کنار آن درخت خشکیده وضو گرفت و در همان جا نماز مغرب را به جماعت خواند.
پس هنگامی که نماز پایان یافت، مردم متوجّه شدند که آن درخت خشکیده به برکت آب وضوی حضرت، سبز گردیده است و پر از میوه می باشد.

این حادثه مورد تعجّب و حیرت همگان قرار گرفت و تمام افراد از میوه های آن خوردند.

و مهمّ تر از همه آن که میوه های این درخت سدر، برخلاف دیگر سدرها، بدون هسته و بسیار شیرین و خوش مزه بود.

📚مجموعه نفیسه: ص 458،

📚 إثبات الهداة: ج 3، ص 337، ح 23 و ص 349، ح 81، 

📚إعلام الوری طبرسی: ج 2، ص 105.
http://sapp.ir/ghoorani

 نظر دهید »

حدیث

11 مرداد 1398 توسط آمنه نجفي

امام جواد عليه السلام می فرماید:
قائم ما همان مهدی(عج) است. او كسی است كه در زمان غیبتش، واجب است انتظار كشیده شود و هنگامیكه ظهور كرد، اطاعتش كنند.
او سومین فرزند از فرزندان من است. قسم به آن خدایی كه محمد(ص) را به نبوت مبعوث گردانید و ما را به امامت انتخاب نمود، اگر از عمر دنیا‌فقط یك روز باقی مانده باشد،
خداوند آن روز را چنان طولانی گرداند تا اینكه قائم ما در آن روز خارج شده و ظهور نماید. پس با ظهورش جهان‌را از عدل و داد پر كند، چنانكه از ظلم و ستم پر شده است.
کمالدین ج 2 باب 6

🌸🌸🍃🌸🌸🍃🌸🌸🍃🌸
✅ کانال حکمت و اسرارآل محمد(ص)👇👇

@hekmat_110

 نظر دهید »

یاجوادالائمه علیه السلام ادرکنی

11 مرداد 1398 توسط آمنه نجفي

نحوه ی شهادت امام جواد(ع)
خلفای عباسی برای این که ائمه (ع) را زیر نظر داشته باشند دخترانشان را به اجبار به عقد آنان در می‌آوردند بعد هم آنها را نزدیک خود و تحت فشار و اذیت زیاد قرار می‌دادند امام جواد(ع) نیز همین شرایط را داشت.

به گزارش مشرق، استاد شهید مرتضی مطهری درباره امام جواد (ع) در کتاب «آشنایی با قرآن کریم» مباحثی را مطرح کرده‌اند از جمله اینکه؛ سیاست خلفای عباسی با سیاست اموی‌ها فرق داشت. اموی‌ها خشن‌تر بودند ولی اینها موذی‌تر بودند یعنی سیاستمدارانه‌تر عمل می‌کردند که فقط عده قلیلی می‌توانستند دست سیاست اینها را بخوانند. 

  

یکی از کارهایی که اینها می‌کردند این بود که چون می‌خواستند ائمه را تحت‌ نظر داشته باشند، به زور و اجبار، یکی از دخترهایشان را به آنها می‌چسباندند که باید با این دختر ازدواج کنی! بعد که ازدواج می‌کردند، می‌گفتند: دختر ما و داماد ما باید همین جا کنار خودمان باشند! برای این که به یک شکلی که مردم نفهمند اینها را تحت نظر و تحت مراقبت شدید و اذیت شدید داشته باشند. 

  

  

  

معتصم بالاخره سبب شد که همسر امام یعنی امّ الفضل امام را مسموم کرد، آن هم با یک وضع خیلی ناراحت‌کننده‌ای. و چون برای همه مسموم‌کننده‌ها معلوم و محرز بود که دستور خلیفه بوده، جرأت این که بدن امام را دفن کنند، نداشتند. 

  

  

  

حتی معتصم دستور داد: بدنش را بیندازید در کوچه. دو سه روز بدن امام در میان کوچه افتاده بود. بعد به معتصم خبر دادند که یک وضع خارق‌العاده‌ای پیش آمده. هر میتی اگر سه چهار روز روی زمین افتاده باشد بدنش عفونت پیدا می‌کند و بدن این مرد روز به روز بر بوی خوشش افزوده می‌شود، و اگر مردم این موضوع را بفهمند اوضاع خیلی بد می‌شود. 

  

این بود که خودش زودتر اجازه داد بدن امام را دفن کنند. وجود مقدسش را در کنار جدش موسی بن جعفر(ع) در همین محل معروف یعنی کاظمین(علیهما السلام) دفن کردند. و حالت ایشان از این جهت، تأسّی داشت به جدّ بزرگوارشان حسین بن علی(ع) که فرمود: مُلْقاً ثَلاثاً بِلا غُسْلٍ وَ لا کفَنٍ. و لا حول و لا قوّة الّا بالله العلی العظیم. 

  

  

  

منبع: آشنایی با قرآن، ج12، ص32-29

 نظر دهید »

از بشاراسد تا آبه شینزو

25 خرداد 1398 توسط آمنه نجفي

🌿بسم الله الرحمن الرحیم 🌿

✅ #از_بشاراسد_تا_آبه_شینزو !✅
🔸ماجرای دیدار بشار اسد را بیاد دارید !؟

👈حضور محرمانه بشار در تهران و #ملاقات او با_ امام خامنه ای_ می توانست یک مانور بسیار مهم جبهه مقاومت در دنیا باشد !

☝️اما استعفای ظریف تا حدی کار را #خراب کرد !

🔹در آن مقطع زمانی #رسانه های استکباری استعفای ظریف را #تیتر_یک کردندتا آن ملاقات بسیار مهم را به حاشیه برانند !
:)اینبار اما وضعیت #متفاوت بود !

👈رسانه های #مهم جهان #آماده بودند که دیدار نخست وزیر ژاپن را با رهبر انقلاب_امام خامنه ای_ تیتر یک کنند!

👈از مدتی قبل این #آمادگی حاصل شده بود !

👈همه چیزمحیای #مانور_بزرگی بود تا در جهان از این ملاقات بعنوان #پیروزی دیپلماسی #چماق و هویج ترامپ نام برده شود !

:roll:حتی در داخل هم تیم مذاکره کننده اوضاع را #آرام کرده بود !

💵دلار به کانال دوازده هزار تومان عقب نشست تا #سیگنال های منفی این ملاقات مهم را تحت الشعاع خود قرار ندهد !
🔹در این سو اما معلوم شد که #هشیاری رهبر ایران__امام خامنه ای_#فوق تصور رسانه های #خنگ استکباریست !

 

✋🏻لطفا بیشتر دقت کنید !

▪️فرستاده ترامپ نخست وزیر ژاپن بود !

آبه شینزو به همین سادگی با هرکسی #فالوده نمی خورد !

:)چه رسد به اینکه #واسطه پیغام باشد !
☝️اما اهمیت کار را ببینید !

▪️دوقدرت بزرگ جهانی دست به دست هم می دهند تا خودشان را به #رهبر ایران_امام خامنه ای_ نزدیک کنند !

👈اینها قبلا شانس خود را با واسطه های درجه دو و سه مثل فرستاده عمان… امتحان کرده بودند !

☝️اما این بار نخست وزیر یکی از قدرت های بزرگ #اقتصادی جهان و کشوری با شخصیت برجسته #اجازه دیدار با _امام خامنه ای_ را کسب می کند !

:)بطور قطع و یقین- امام خامنه ای- از ماموریت او #مطلع بوده اند !

👈وبدون تردید #پاسخ رهبر انقلاب به تقاضای شینزو آبه هم از قبل معلوم بود !

☝️اما چرا این #ملاقات اتفاق افتاد !؟
1⃣اول : یک #مانور قدرتمندانه برای بسط تفکر #انقلابی در جهان شکل گرفت !

👈حتی #انفجار دو کشتی حامل نفت برای ژاپن هم نتوانست این #رویداد مهم را به #حاشیه براند و برای مثال رسانه روباه پیر بلافاصله #پاسخ منفی امام خامنه ای را تیتر یک کرد !

:)با عرض پوزش باید اذعان کرد تیم روحانی و ظریف هم در این ماجرا به سختی #رکب خوردند و به نوعی ماجرای حضور بشار اسد و #استعفای ظریف به بهترین شکل ممکن #جبران شد !!!
2⃣دوم : مدتهاست که به #واسطه تلاش های #ذلیلانه تیم سیاست خارجی کشور #وجهه انقلابی و نفوذ ناپذیر ایران در دنیای اسلام دچار #نقصان شده بود !

👈دنیای اسلام شاهد عقب نشینی دولت روحانی در مقابل قدرتهای زورگوی جهان بود و همین امر ممکن بود #زمینه عقب نشینی جبهه مقاومت در مقابل استکبار جهانی را فراهم کند !

:)پس لازم بود تا این #خللی که بوجود آمده جبران شود !

👈برخورد سخت و قاطع رهبر انقلاب در این ملاقات این مهم را ممکن ساخت !
3⃣سوم : سیره و منش رهبری در این سالهای دولت روحانی بر #روشنگری و ایجاد #بصیرت در بین #مردم کشورمان بود !

👈همین امر موجب شده بود که امام خامنه ای در #مواردی با درخواستهای دولت روحانی در مورد #مذاکره با قدرت های بزرگ اندکی کوتاه بیاید تا مردم به این #فهم برسند که با #نزدیک شدن به امریکا هیچ دردی از کشور درمان نمی شود !

👈خناسان داخلی و عقبه های دشمن در کشور #شبهه افکنی می کردند که چرا رهبری #کاری نمی کند !

👈این دیدار و برخورد قاطع با پیغام مذاکره ترامپ #پایان مرحله صبر رهبری در رساندن مردم به #بلوغ سیاسی بود!
4⃣چهارم : قطع امید دولتمردان به #مذاکره و … فرصت سازی رهبری برای رویکرد جدید دولت در #اتکا به توان داخلی !

✖️حالا دیگر #امریکا هم می داند که #راهبرد تهدید و مذاکره و باج خواهی به بن بست رسیده !

👌امریکا باید فهمیده باشد که دیگر #بدون_اذن_رهبر ایران #مذاکره ای در کار نخواهد بود و رهبر انقلاب هم در #سخت ترین شرایط به مذاکره با امریکا #نه گفتند !

👈اگر ذره ای #عقل داشته باشند از این به بعد باید #شیوه های دیگری بجز راهی که رفته اند را امتحان کنند !

5⃣پنجم : نقش #ژاپن بعنوان #نماد کشورهایی که از #تحریم های کور امریکا پیروی می کنند در این ملاقات بسیار مهم بود !

👈پذیرش آبه شینزو و حوادث بعد از آن یک #پیغام مهم به اینگونه کشورها داشت که با #طناب پوسیده امریکا به #چاه نروند !

👈این کشورها حالا باید با خودشان #فکر کنند که #ترس از امریکا #بیهوده بوده و هیچ #غلطی نمی تواند بکند !

👈این پیغام به طورقطع در آینده کشورهای ترسو و زیر یوغی همچون ژاپن را #رودرروی امریکا قرار خواهد داد !
       ان شاالله 💐✋🏻

#هوشیار_باشیم

#سیاسی

 نظر دهید »

ترامپ ضایع شد

24 خرداد 1398 توسط آمنه نجفي

من اگر به جای ترامپ‌بودم هیچ وقت نخست وزیر ژاپن که‌کشوری شناخته شده هست رو به عنوان میانجی و قاصد نمی فرستادم اگرم میخواستم بفرستم اینقدر شلوغش نمیکردم که همه دنیا منتظر بشن ببینن چی میخواد بشه و اینطوری ضایع بشه😎این جریان که پیش اومد و روز شماری میکردن که اقای آبه کی میاد ایران و همه ماهواره ها و رسانه ها حرفشون شده بود این مساله، یاد یه جریان افتادم که بااجازتون براتون مینویسم:

زمان جنگ ایران اعلام کرد اگر کشتی یا نفتکشی از خلیج رد بشه از کشورهای حامی صدام میزنمش،آمریکا گفت هر کشوری که خواست پرچم امریکا رو بزنه رو کشتی یا نفتکشش و رد یشه ایران جرات نداره بزنه ایران هم گفت میزنم!

خلاصه ناو بریچتون آمریکا به همراه چند اسکورت اومدن سمت خلیج فارس و از حدود دوهفته مونده به خلیج ،رسانه های امریکایی شروع کردن به پوشش خبری که ناو بریچتون در فلان نقطه از خلیج قرار داره،ناو بریچتون نزدیک آبهای ایران شده و ایران جرات عکس العمل نداره خلاصه تمام دنیا منتظر بودن ببینن چی میشه؟

لحظه به لحظه داشت به آبهای ایران نزدیک میشد و رییس جمهور امریکا هم مرتبا کری میخوند و جوسازی میکرد که مگه امریکا الکیه مگه کسی میتونه چپ نگه کنه؟!

کم کم ناو بریچتون داشت از منطقه ی مرزی ایران رد میشد وبه کویت نزدیک میشد که یک دفعه یه خبر تمام دنیارو پر کرد،

*ناو بریچتون منفجر شد*

و حالا تمام دنیا دارن این رسوایی و افتضاح رو مخابده میکنن ناوچه های اسکورت هم فرار کردن 

به همین راحتی!

ناو بزرگ بریچتون جلوی چشم همه تا استانه ی غرق کامل پیش رفت هیچکس هم هچ غلطی نکرد 

حالا جریان دوباره داره به یه شکل دیگه تکرار میشه 

آمریکا رفت ژاپن،از روی ضعف و ندونم کاری،امریکای غلدر امریکای کدخدا مجبور شده از موضع دوستی،واسطه بفرسته اونم همراه با پوشش خبری گسترده 

ترامپ به عنوان قدرتمندترین رییس جمهور دنیا منتظره ببینه ایران و رهبر ایران چه جوابی بهش میده همه دنیا هم تقریبا حساس شدن که چه اتفاقی می افته؟

از این طرف رهبر فرزانه ی ما که خدای برجک زدن و طعنه های نیش دار زدن به کفار و دشمنان هست آماده و مهیا وایساده و با قتطعیت میگه 

*ترامپ ارزش هم صحبتی و مبادله پیام رو نداره*

و تمام یال و کپال و باد و باروت این متوهم فرعون مسلک رو به باد تمسخر میگیره و یا خاک یکسان میکنه 

امروز رهبری حرفهای مهم وراهبردی و حساسی رو گفتن که به گوش همه جهانیان رسید 

*عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد*

هیچ موقع تحت هیج شرایطی ایران و رهبر نمیتونست حرفش که حرف مردم و مملکته رو اینطوری به دنیا برسونه

هیچ وقت نمیتونست چهره واقعی آمریکارو به دنیا مخابره کنه ولی دشمن خودش با دست خودش تریبون و رسانه شد تا حرف ما به دنیا مخابره بشه و ازین پس مخاطبان جدید و جدی پیگیر مسایل و پیام های ایران و رهبر باشن…

بازهم به نفع ما تمام شد…

*کار خوبه خدا درست کنه*

*با خدا باش و پادشاهی کن*

 نظر دهید »

بهشت زیر پای مادران

21 اردیبهشت 1398 توسط آمنه نجفي

چرا میگن بهشت زیر پای مادران است؟‼️

👇 👇 👇

♨️سوال:

🔰 علت اینکه بهشت زیر پای مادران است چیست؟

✍️پاسخ:

✅ احتمال داردفضیلت احترام و خدمت به مادر منظور باشد،یعنی اگر فرزند آرزوی بهشت دارد، باید مادر از او راضی باشد، و رضایت او شرط ورود به بهشت است. اگر رضایت والدین نباشد، فرزند وارد بهشت نمی شود.

احتمال هم دارد برای بیان فضیلت مادر بودن باشد، یعنی یک زن با مادر شدن - بخاطر فداکاری های بی نظیر- اهل بهشت خواهد شد.

همانگونه که در روایت دیگری در مورد فضیلت مادر شدن پیامبر صلی الله علیه و آله میفرماید:
اگر زن حامله شود او به سان روزه‌دار شب زنده‌دارى است که با جان و مال در راه خدا جهاد مى‌‏کند و چون زایمان کند پاداشى دارد که از بس بزرگ است نمى‌‏داند آن پاداش چیست و چون شیر مى‌‏دهد در برابر هر مکیدن براى او مشابه یک آزاد سازى از فرزندان اسماعیل است و چون از شیر دادن فارغ گردد فرشته‌‏اى بر پهلوى او مى‌‏زند و مى‌‏گوید: از نو آغاز به کار کن که بخشیده شده‌‏اى».[1]

«هر گاه زن در ایّام زایمان و دوره نفاسش بمیرد روز قیامت نامه عمل او را نگشایند»؛[2] یعنى از او حساب گرفته نمی‌شود و بدون حساب‌‌رسى به ‌بهشت می‌رود؛ چون ناراحتى زایمان او را از گناه پاک ساخته است.

«درباره قصّه حضرت آدم و حوّاء (ع) آمده است … خداوند فرمود: اى حوّاء! هر زنى که به هنگام زایمانش بمیرد او را با شهیدان محشور مى‏‌کنم. اى حوّاء! هر زنى که درد زایمان او را بگیرد پاداش شهید برایش مى‌‏نویسم و اگر سالم بماند و زایمان کند گناهانش را برایش مى‌‏آمرزم گرچه به اندازه کف دریا و ریگ بیابان و برگ درختان باشد و اگر بمیرد شهید مى‌‏گردد و فرشته‌‏ها به هنگام قبض روحش نزد وى حاضر مى‌‏شوند و او را به بهشت بشارت مى‌‏دهند و در آخرت او را نزد شوهرش مى‌‏برند و هفتاد برابر برتر از حورالعین است. حوّاء گفت: آنچه داده‌‏اى مرا کافى است …».[3]

[1]. وسائل الشیعة، ج 21، ص 451، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق.
[2]. من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 139، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1413ق.
[3]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 15، ص 214، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1408ق.

🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

🔹 @pasokhgoo 👈

#اعتقادی

 نظر دهید »

🔴 حلال خواری

11 اردیبهشت 1398 توسط آمنه نجفي

🔴 حلال خواری:

درباره عبدالله مبارک چنین گفته‌اند که پدرش باغبان بود روزی صاحب باغ آمد و به مبارک گفت: فوری مقداری انار شیرین بیاور تا بخوریم.

مبارک چند عدد انار آورد و صاحب باغ چشید و گفت: ترش است برو انار شیرین بیاور، چند مرتبه مبارک انار اورد و صاحب باغ بعد از چشیدن می‌گفت: ترش است برو انار شیرین بیاور.

بالاخره صاحب باغ ناراحت شد و رو به مبارک کرد و گفت؛ تو هنوز بعد از مدتی که در این باغ هستی درخت انار ترش را از شیرین تمیز نمی‌دهی؟

مبارک در جواب گفت: درست است که مدتی است، من در این باغ هستم، اما هنوز از انار این باغ نخورده‌ام که بدانم کدام درخت انارش ترش و کدام شیرین است، چون شما فقط نگهبانی و آبیاری باغ را به عهده من واگذار کرده‌اید و از شما اجازه نگرفتم که از میوه‌های باغ استفاده کنم.

صاحب باغ تعجب کرد، به همین سبب او را امتحان نمود و فهمید که مبارک راست می‌گوید از آن پس به او علاقمند شد و دخترش را به ازدواج او درآورد، خداوند هم بر اثر پاکی و صداقت او از این ازدواج فرزندی به او عطا می‌کند به نام عبدالله که هنوز نامش بر سر زبان‌ها است و این طفل از عارفان معروف می‌شود و به جایی می‌رسد که در احوالات او می‌گویند؛ شخصی به او گفت:«خواب دیدم یک سال از عمر تو بیشتر نمانده است» عبدالله در جوابش گفت:«روزگار دراز پیش ما نهادی، یک سال دیگر ما را اندوه هجران می‌یابد کشید و تلخی فراق می‌باید چشید.»

📗مفاسد مال و لقمه حرام ص34

استغفار فرشته ها برای حلال خواران

قال رسول‌الله‌(ص) «من مَنْ أَکَلَ الْحَلَالَ قَامَ عَلَى رَأْسِهِ مَلَکٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ حَتَّى یَفْرُغَ‏ مِنْ أَکْلِهِ
📗بحار، ج3، ص31

رسول خدا‌(ص) می‌فرمایند:«کسی که از مال حلال می‌خورد فرشته‌ای بالاسر او می‌ایستد و برای او استغفار می‌کند تا وقتی که فارغ از خوردن شود.

http://sapp.ir/ghoorani

 نظر دهید »

اهمیت خواندن زیارت عاشورا

08 اردیبهشت 1398 توسط آمنه نجفي

✍ فرزند آیت الله علامه امینی(ره) صاحب کتاب “الغدیر” می گوید: پس از گذشت چهار سال از فوت پدرم، شب جمعه ای او را در خواب شاد و خوشحال دیدم. پس از سلام و دست بوسی گفتم: در آنجا چه عملی باعث نجات و سعادت شما شده است؟ کتاب الغدیر یا سایر کتاب ها یا تاسیس و بنیاد و کتابخانه امیر المومنین(ع)؟

مرحوم علامه تاملی کردند و فرمودند: فقط زیارت عاشورا! گفتم: اکنون روابط بین ایران و عراق تیره است و راه کربلا بسته است. چه کنم؟ فرمود: در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین(ع) برپا می شود شرکت کن، ثواب زیارت امام حسین(ع) را به تو می دهند.
سپس فرمود: پسر جان! در گذشته بارها گفته ام و اکنون توصیه می کنم که زیارت عاشورا را هیچ وقت ترک و فراموش مکن. مرتب زیارت عاشورا را بخوان و برخودت وظیفه بدان.

📚 طرحی نو از زیارت عاشورا، ص210

http://sapp.ir/ghoorani

 نظر دهید »

تذکر مردمی چنین قدرتی دارد

04 اردیبهشت 1398 توسط آمنه نجفي

❄ #تذکر_مردمی_چنین_قدرتی_دارد

خاطره ای از آیت الله شاه آبادی(استاد امام خمینی) درباره روش موثر برخورد با منکرات :

🔘 در زمان پهلوی، در نزدیکی منزل ایشان در خیابان امیرکبیر، دکتری بود به نام ایوب که برای دخترانش معلم موسیقی آورده بود و صدای موسیقی بلند بود، به گونه‌ای که از صدای آن همسایه‌ها ناراحت بودند. ایشان برای دکتر پیغام فرستاد و از او خواست که از این کار دست بردارد، اما دکتر جواب داده بود که من این کار را ترک نمی‌کنم و شما هر اقدامی که می‌خواهید بکنید.

🔵 مرحوم شاه آبادی تا روز جمعه صبر کردند و آن‌گاه در جلسه روز جمعه که در مسجد شاه سابق تشکیل شده بود، به مردم گفتند خوب است از این به بعد هر کس از این خیابان عبور می‌کند چون به مطب دکتر رسید، داخل مطب شده و سلام کند و آن‌گاه با روی خوش از او بخواهد که آن عمل خلاف را ترک کند.

🔴 از آن پس هر کس از جلوی مطب عبور می کرد برای انجام وظیفه شرعی خود، داخل مطب می‌شد و سلام کرده و موضوع را در میان می‌گذاشت و خارج می‌شد. چند روز به این منوال گذشت و دکتر هر روز با چندین مراجعه کننده مواجه می‌شد که همگی یک مطلب را به او تذکر می‌دادند. وی دید اگر بخواهد به لجاجت خود ادامه دهد نه تنها باید مطب خود را تعطیل کند بلکه مجبور است از آن خیابان هم کوچ کند. از این رو دست از ایجاد مزاحمت برداشته، جلسه آموزش موسیقی دخترانش را تعطیل کرد.

🔶 آیت الله شاه آبادی در یکی از روزها که به طرف مسجد می‌رفت دکتر ایوب را دید که به طرف او می‌آید، وقتی دکتر نزدیک شد، از شدت خنده نمی‌توانست سلام کند و بالاخره پس از احوالپرسی گفت: «آقای شاه‌آبادی با قدرت ملت کار را تمام کردی و من گمان می‌کردم شما به مراجع قانونی و محاکم قضایی مراجعه می‌کنید که من به سادگی می‌توانستم جواب آن‌ها را بدهم و هرگز درباره این روش مردمی نیاندیشیده بودم.»

🇮🇷

💐 حیف و صد حیف که امر به معروف و نهی از منکر رو یادمون رفته بخاطر همین اینقدر داریم اذیت میشیم یکم بیشتر فکر کنید و کمی بیشتر عمل 💐

 نظر دهید »

آموزگاران فراموش نشدنی

03 اردیبهشت 1398 توسط آمنه نجفي

بسم الله الرحمن الرحیم

میخواهم در راهنمایانی بنویسم که وظیفه تربیت دانش آموزانی رابرعهده دارند معلمان که مثل پیامبرانی که وظیفه تربیت انسانها را عهده داشتند معلمان نیز عهده دار تربیت دانش آموزان هستند. ممنون از آن معلمی که الفبای زندگی را به من آموخت، باید دست این آموزگاران رابوسید و به آنها دست مریزاد گفت، من از تمامی معلمان وآموزگاران و استادانی که تلاش برای علم آموزی من کرده اند تشکر و قدردانی می کنم و دست تک تک آنها را می بوسم.

 نظر دهید »

تأثیرموسیقی برعقل

03 اردیبهشت 1398 توسط آمنه نجفي

مسعود در مروج الذهب می نویسد که در زمان عبدالملک یا یکی از خلفای بنی امیه که لهو و موسیقی خیلی رایج شده بود به خلیفه خبر دادند که فلان کس خواننده است و کنیز زیبایی دارد که او هم خواننده است و تمام جوان های مدینه را فاسد کرده و اگر به کار او نرسید، این زن تمام مدینه را فاسد می کند. خلیفه دستور داد که غُل  به گردن آن مرد انداختند و آنها را به شام بردند. وقتی در حضور خلیفه نشستند، آن مرد گفت: معلوم نیست که آنچه او می خواند غنا باشد، و از خلیفه خواست که خودش امتحان کند. خلیفه دستور داد که کنیز بخواند. او شروع به خواندن کرد. کمی که خواند دید سر خلیفه تکان می خورد. کم کم کار به جایی رسید که خود خلیفه شروع کرد به چهار دست و پا راه رفتن، و می گفت: بیا جانم به این مرکوب خودت سوار شو. واقعا موسیقی قدرت عظیم وفوق العاده ای مخصوصاً از جهت پاره کردن پرده تقوا و عفت دارد.

 نظر دهید »

چراحالمون خوب نیست؟

03 اردیبهشت 1398 توسط آمنه نجفي

بسم الله الرحمن الرحیم

#چرا_حالمون_خوب_نیست؟

چون گاهی مواقع اصرار داریم شکست ها رو ببینیم.

اگر تصمیمات خوب و بجا و پر ارزش خودمون در گذشته را به یاد بیاوریم و بُلد کنیم می فهمیم الانم در زمان حال می توانیم مانند گذشته از عهده کارهای مهم برآییم.

امیرالمومنین علی علیه السلام:
کسی که عاقل است از دیروزش عبرت می گیرد و آن را برای خودش آشکار می سازد.

📚 غررالحکم، ترجمه خوانساری، ج5، ص359

 نظر دهید »

سخنان حکیمانه

23 فروردین 1398 توسط آمنه نجفي

روزی پادشاهی ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺟﻤﻠﻪ ﺣﮑﯿﻤﺎنه ﺍﯼ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﻭﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﻃﻼ ﺑﺪﻫﻨﺪ.ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺰﺭﻋﻪﺍﯼ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺖ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻧﻮﺩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﮐﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺷﺘﻦ ﻧﻬﺎﻝ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺍﺳﺖ
شاه ﺟﻠﻮ ﺭﻓﺖ ﻭﺍﺯ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ، ﻧﻬﺎﻝﺯﯾﺘﻮﻥ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﻃﻮﻝ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﺎﺭﺑﻨﺸﯿﻨﺪ ﻭﺛﻤﺮ ﺩﻫﺪ، ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﭼﻪﺍﻣﯿﺪﯼ ﻧﻬﺎﻝ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻣﯽ ﮐﺎﺭﯼ؟ 
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼﺯﺩ ﻭﮔﻔﺖ: ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﮐﺎﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﺎ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ ﻣﺎﻣﯽ ﮐﺎﺭﯾﻢ ﺗﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺨﻮﺭﻧﺪ…
سلطان ﺍﺯ ﺟﻮﺍﺏ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺧﻮﺷﺶ ﺁﻣﺪﻭﮔﻔﺖ: ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺟﻮﺍﺑﺖ ﺣﮑﯿﻤﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩ ﻭﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﻃﻼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ.
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﺧﻨﺪﯾﺪ

شاه ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ؟

ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﺛﻤﺮﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻣﻦ ﺍﻻﻥ ﺛﻤﺮ ﺩﺍﺩ!!!!

باز ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ.
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺧﻨﺪﯾﺪ،

شاه ﮔﻔﺖ: ﺍین باﺭ ﭼﺮﺍ ﺧﻨﺪﯾﺪﯼ؟

ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺳﺎﻟﯽ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺛﻤﺮ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻣﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭ ﺛﻤﺮ ﺩﺍﺩ!!!

مجددا ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﻭﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ.
پرسیدند چرا با عجله میروید؟

گفت: نود سال زندگیِ با انگیزه و هدفمند، ازاو مردی ساخته که تمام سخنانش سنجیده وحکیمانه است، پس لایق پاداش است.

اگر می ماندم خزانه ام را خالی میکرد!

 نظر دهید »
23 فروردین 1398 توسط آمنه نجفي

🎇امام زین العابدین و قمر بنی هاشم علیه السلام:
💫امام چهارم علیه السلام می فرماید: و أن للعباس عند الله تبارک و تعالی لمنزله یغطه بها جمیع الشهداء یوم القیامه :

 برای حضرت ابوالفضل علیه السلام در نزد خداوند تبارک و تعالی مقام شامخی است که همه شهیدان در روز قیامت به حال او غبطه می خورند.
📚خصال شیخ صدوق

💫💫💫💫💫

🎇امام صادق و قمر بنی هاشم علیه السلام:

 

💫کان عمنا العباس بن علی نافذ البصیرة، صلب الایمان، جاهد مع ابی عبدالله و ابلی بلاء احسنا و مضی شهیداً

 عموی ما، عباس بن علی علیه السلام، بصیرتی نافذ و ایمانی استوار داشت. و همراه برادرش اباعبدالله علیه السلام جهاد کرد و نیکو از امتحان برآمد و به شهادت رسید.
📚تنقیح المقام جلد دوم
http://sapp.ir/ghoorani

 نظر دهید »

چرایی دو سجده درنماز

25 اسفند 1397 توسط آمنه نجفي

💢چرا هر رکعت نماز دو سجده دارد؟
✍ از امام على علیه السلام از فلسفه سجده اول سؤال شد، حضرت فرمود:
✅ سجده اول به این معنا است که خدایا اصل ما از خاک است. و معناى سر برداشتن از سجده این است که خدایا ما را از خاک خارج کردى.و معناى سجده دوم، این است که خدایا دو باره ما را به خاک برمى گردانى. و سربرداشتن از سجده دوم به معناى این است که خدایا یک بار دیگر در قیامت از خاک بیرونمان خواهى آورد…
📚 علل‌الشرایع،شیخ‌صدوق،ج1،ص262

 نظر دهید »

سخنان گهربار

21 اسفند 1397 توسط آمنه نجفي

پروردگار برای من پوششی استوار قرار داد که مرا حفظ;نماید، هنگامی که عمرم بسر آید، ازمن دور شده ومرا تسلیم مرگ میکند که درآن روز نه تیرخطا می رود و نه زخم بهبود می یابد.

ترجمه خطبه ۶۲ نهج البلاغه

 1 نظر

مساجددرآخرالزمان

16 اسفند 1397 توسط آمنه نجفي

🌤 نشانه های ظهور امام عصر (عج) 🌤

🔸 وضعیت مساجد در آخر الزمان :

1. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله در باره وضعیت مساجد فرمودند: در آن زمان همچنان که بیع و کلیساهای یهود و نصاری زینت کرده می شوند مساجد نیز زینت می شوند و منازه ها بلند می گردد
2. مساجد ایشان - مردم آخرالزمان - آباد است، دلهای ایشان از هدایت خراب می باشد.
3. در آخر این امت مردانی می باشند که به زینهای بزرگ یا مرکبهای دور زننده، سوار می شوند تا اینکه بر درهای مساجدشان می آیند.
4. از علائم ساعت - ظهور - این است که شخص در مسجد عبور می کند ولی دو رکعت نماز در آن نمی خواند.
یکی از نمازهای مستحبی این است که هر وقت انسان از مسجدی عبور می کند دو رکعت نماز تحیت مسجد را به جای آورد. منظور اینکه مساجد را محل عبور و مرو قرار می دهند.
5. و دیدی که - در آخرالزمان - برای اذان گفتن و نماز خواندن مزد گرفتند و دیدی که مساجد پر از اشخاصی شد که خدا نمی ترسند، و در مسجد برای غیبت کردن و خوردن گوشت - اهل حق - جمع می شوند و در مسجد شراب را وصف می نمایند و دیدی که شخص مست برای مردم نماز جماعت می خواند و خودش (هم) نمی فهمد و متوجه مستی خود نمی باشد و چون مست شود مردم او را محترم می شمارند و از او می ترسند و او را معاقب نمی شمارند و او را به مستی اش معذور می دارند و دیدی که بر بالای منابر امر به تقوی نمودند، اما خودشان عمل ننموند و دیدی که به اوقات نماز استخفاف شد.
6. در آن زمان اگر یک نفر از آنها در شبانه روز نماز بخواند در نامه عمل او چیزی نوشته نمی شود و از او پذیرفته نمی گردد؛ چون وقتی که در نماز ایستاده در اندیشه است که چگونه به مردم ستم نماید و مال مسلمین را بر باید و در مساجد ساز و تار می نوازند و کسی آنها را نهی نمی کند.
7. بر امت من زمانی می آید که ساعتی را به انتظار می نشینند اما امام جماعتی که - بتوانند - با ایشان نماز بگذارند را نمی یابند.
8. ساعت ظهور بر پا نمی گردد تا اینکه مردم در مساجدشان با همدیگر مباهات و فخر بورزند.
9. مولایمان امیر مومنین علی (علیه السلام ) فرمودند: در آن زمان مساجد را محل خوردن قرار می دهند و فضاها و مکانهای مساجد ایشان تنگ می شود.
10. امام محمد باقر (علیه السلام ) در توصیف آخر الزمان فرمودند: هنگامی که ببینی در حرمین شریفین - مکه و مدینه - آنچه خداوند نمی پسندد انجام می پذیرد و حج خانه خدا تعطیل شده و دستور ترک آن صادر می گردد.
11. امام صادق (علیه السلام ) فرمودند: در آن زمان، مرد به جایگاه نماز خود می رود و در حالی بر می گردد که چیزی - جز - از لباسهای او با او نیست - یعنی برخی از پوشیدنی های او را دزدیده اند -.
12. در روایت است که یکی از علامات ظهور آن است که محرابهای مساجد را زینت می کنند.
13. در روایت است که در آن زمان اماکن بر مساجد تنگ می گیرد و مساجد را در مضیقه می افکند.
14.در روایت است که در آن زمان در زمان مساجد آلات موسیقی می نوازند و کسی از آنها ممانعت نمی کند و مسجدها را مجالس طعام و غذا قرار می دهند.

📗منبع کتاب :
نشانه های ظهور امام عصر (عج) در روایات معصومین (علیه السلام )
✍ 🏻علیرضا فقیهی , علی عبدالهی

http://sapp.ir/ghoorani

 نظر دهید »

قداست و عظمت فاطمه سلام اللّه علیها:

15 اسفند 1397 توسط آمنه نجفي

قداست و عظمت فاطمه سلام اللّه علیها:

أسماء بنت عمیس گوید:
هنگامی که حضرت زهراء سلام اللّه علیها اوّلین فرزندش امام حسن علیه السلام را به دنیا آورد و زایمان نمود، خونی را که دیگر زن ها در موقع زایمان به عنوان خون نفاس می بینند از او خارج نگردید.
و من از این جریان بسیار تعجّب کردم، به هیمن جهت راهی منزل پدرش، رسول خدا صلّلی اللّه علیه و آله گشتم و چون بر آن حضرت وارد شدم، عرض کردم: یا رسول اللّه! آیا فاطمه خون حیض و نفاس نمی بیند؟!
حضرت رسول صلّلی اللّه علیه و آله در پاسخ به من اظهار داشت: آیا نمی دانی که دخترم فاطمه «طاهره و مطهّره» است؟!
یعنی؛ پاک و پاکیزه می باشد و با سایر زنان تفاوت دارد و خون حیض و نفاس از او خارج نمی گردد.

📚 إحقاق الحقّ: ج 25، ص 251

و امام محمّد باقر علیه السلام نیز حکایت فرماید:
چون قیامت برپا شود، حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه علیها بر درب ورودی دوزخ توقّف نماید و به درگاه خداوند متعال اظهار دارد: خداوندا! تو مرا فاطمه نامیده ای و وعده دادی هر که دوستدار و علاقه مند به من و ذریّه ام باشد، او را به آتش جهنّم مجازات نخواهی کرد و می دانم که وعده تو حقّ است.
آن گاه از سوی پروردگار متعال ندا می رسد: ای فاطمه! راست می گوئی، من تو را فاطمه نامیده ام و وعده داده ام هر که علاقه مند به تو و ذریّه ات بوده و ولایت آن ها را پذیرفته باشد به آتش دوزخ مجازات نخواهم کرد و هم اکنون به وعده خود وفا می کنم.
و آن هائی را که دوست داری و اهل آتش جهنّم هستند، تو می توانی آنها را شفاعت نمائی؛ و من شفاعت و وساطت تو را پذیرا هستم، تا آن که موقعیّت و منزلت تو را نزد ملائکه و انبیاء و اهل محشر آشکار سازم.
پس ای فاطمه! هر که در پیشانی و بین دو چشمان او نوشته باشد که مؤمن هست، می توانی شفاعت نمائی و نجات بخش او از آتش دوزخ باشی و او را وارد بهشت گردانی.

📚 علل الشّرایع: ص 179، ح 6.

http://sapp.ir/ghoorani

 نظر دهید »

فخر حوّا و عظمت زهراء علیها السلام

15 اسفند 1397 توسط آمنه نجفي

فخر حوّا و عظمت زهراء علیها السلام:
امام حسن عسکری به نقل از پدران بزرگوارش علیهم السلام ، از رسول خدا صلّلی اللّه علیه و آله فرمود:
چون خداوند متعال حضرت آدم علیه السلام و حوّا را آفرید و در بهشت جای گرفتند، بر خود بالیدند و آدم علیه السلام به همسر خود حوّا، گفت: خداوند موجودی بهتر و برتر از ما نیافریده است.
در این هنگام پروردگار متعال به جبرئیل علیه السلام وحی فرستاد: بنده ام، آدم را به فردوس أعلی بِبَر؛ همین که آدم علیه السلام وارد آن مکان مقدّس شد، کنیزی که در یکی از بهترین قصرها که بر سرش تاجی از نور بود و دو گوشواره از نور در گوش خود داشت، توجّه آدم را به خود جلب کرد.
و چون نگاه آدم بر آن فرشته افتاد و دید که نور جمالش تمام بهشت را روشنائی بخشیده، از جبرئیل سؤال نمود که: او کیست؟
جبرئیل علیه السلام اظهار داشت: او فاطمه دختر محمّد، پیغمبر خدا و یکی از فرزندان تو می باشد که در زمان آینده مبعوث می گردد.
آدم علیه السلام سؤال نمود: تاجی که بر سر دارد چیست؟
جبرئیل گفت: شوهرش علیّ بن ابی طالب علیه السلام می باشد.

📚 بحارالأنوار: ج 43، ص 52،

http://sapp.ir/ghoorani

 نظر دهید »

نسوختن انگشت حضرت زهرا( س)

15 اسفند 1397 توسط آمنه نجفي

نسوختن انگشت در دیگ حریره:

أنس بن مالک حکایت کند:
روزی حجّاج بن یوسف ثقفی مرا نزد خویش احضار کرد و درباره جریان به هم زدن و مخلوط کردن غذای داخل دیگ به وسیله دست، که توسّط حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه علیها انجام گرفته بود، سؤال کرد.
گفتم: روزی عایشه به حضور فاطمه زهراء علیها السلام وارد شد و دید که آن حضرت مشغول پختن حریره برای دو فرزندش حسن و حسین علیهما السلام می باشد.
و مقداری آرد و شیر و روغن داخل دیگ ریخته بود و آن را روی اجاقی که آتش زیر آن شعله ور بود قرار داده؛ و با انگشت خود، حریره داخل دیگ را در حالی که می جوشید و غُل غُل می کرد، به هم می زد و مخلوط می نمود.
عایشه با دیدن چنین صحنه ای بُهت زده گشت و با حیرت و تعجّب، از منزل دختر پیامبر خدا صلّلی اللّه علیه و آله خارج شده و به سوی منزل پدرش، ابوبکر حرکت کرد.
و چون به منزل پدرش وارد شد، گفت: ای پدر! هم اکنون جریان عجیبی را از فاطمه زهراء مشاهده کردم، که مرا به حیرت و تعجّب واداشته است.
او را دیدم در حالی که دیگ حریره، روی اجاق آتش می جوشید، با انگشت خویش آن ها را به هم می زد و مخلوط می نمود.
ابوبکر گفت: ای دخترم! این موضوع را مخفی و کتمان دار، مبادا کسی متوجّه شود، که این امر بسیار مهمّ و عظیم است.
ولی همین که پیامبر اسلام صلّلی اللّه علیه و آله از این جریان آگاه شد، بالای منبر رفت و پس از حمد و ثنای الهی، فرمود:
مردم از دیدن صحنه جریان دیگ و آتش تعجّب می کنند و آن را جریانی عظیم و غیر قابل قبول می پندارند.
و سپس افزود: سوگند به آن کسی که مرا به رسالت مبعوث کرده و به نبوّت خویش بر انگیخته است، باید بدانید که خداوند متعال آتش و حرارت آن را بر جسد فاطمه و بر خون و مو و تمام اجزاء بدنش حرام گردانیده است.
همانا فاطمه و شیعیانش (پیروان واقعی در عمل و گفتار) از حرارت آتش در أمان خواهند بود، و بلکه آتش و خورشید و ماه و ستارگان و کوه ها، همه و همه در طاعت فاطمه و نسل او یعنی؛ اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام می باشند.
و همچنین جنّیان در رکاب آخرین فرزندش، امام زمان علیه السلام با مخالفان و ظالمان می جنگند.
و در آن هنگام، زمین تمام برکات و گنجینه ها و مخازنش را تسلیم مهدی موعود عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف خواهد نمود.
پس وای به حال کسی که در فضائل ومناقب بی شمار فاطمه شکّ کند، خداوند لعنت کند آن کسانی را که به هر عنوانی، کینه و دشمنی شوهرش، علیّ بن ابی طالب را در دل دارند و امامت او و دیگر فرزندانش را نپذیرند و انکار کنند.
ودر پایان افزود: بدانید و آگاه باشید که فاطمه علیها السلام در صحرای محشر بیش از دیگران شفاعت می نماید و شفاعتش پذیرفته و مقبول درگاه خداوند متعال قرار خواهد گرفت.

📚 الثّاقب فی المناقب

 نظر دهید »

فرق فتنه ۸۸ بافتنه ۹۸

15 اسفند 1397 توسط آمنه نجفي

👈 فرق فتنهٔ88 با فتنهٔ 98 در چیست
👇
بیشتر خسارات ملی از ناحیه کسانی است که به ظاهر خودی اند ولی به تعبیرزیبای رهبری اینها کسانی اند که بطور فیزیکی در نظام زندگی می کنند ولی از لحاظ فکری خارج از نظام هستند و بسیار خطرناکند چرا؟ چون تشخیص آنها برای برخی خواص و بالاخص عوام بسیار دشوار است.
فتنهٔ88 را همین خودی های از نظر فکری خارج از نظام رقم زدند.
فتنهٔ98 را هم خواهید دید و از همین حالا آثار و نشانه های آن پیداست،همین به ظاهر خودی های منافق رقم خواهند زد.
سؤال کلیدی اینست
چه فرقی بین فتنهٔ 88 و فتنه98 هست؟
جواب 👈 جنس فتنهٔ88، سیاسی بود ولی جنس فتنهٔ98، اقتصادی ومعیشتی است…می پرسید فتنه، ؟!! فتنه است مگر چه فرقی دارند…..
👈 نکتهٔ کلیدی 👈 در فتنهٔ سیاسی اکثریت مردم شرکت نمی کنند و تنها درصد کمی از مردم و نخبگان به خیابان کشیده می شوند ولذا چون موضوع اختلافات نظری است با استدلال و روند قانونی حل شدنی است و آسیبی به اصل پایداری نظام وارد نمی کند.و دربرخورد قانونی با اغتشاش گران و رهبران آنان مسئله پایان می پذیرد. اما در فتنهٔ اقتصادی چون موضوع در مورد معیشت اکثریت مردم هست،کسانی به میدان می آیند که خود را صاحب انقلاب و نظام می دانند و از وضع موجودناراضیند لذا نظام در مقابل آنها نمی تواند برخورد قانونی داشته باشد، چرا؟ چون حق دارند و حرف آنها درست است و خواهند گفت چرا ما باید اینهمه سختی را تحمل کنیم و بخاطر دولتی بی عرضه و ناکارامد رنج بکشیم.
👈 این همان هدفی است که دولت منافق وغربگرا آنرا دنبال کرده و عمداعرصهٔ معیشت را تنگ کرده وهنوز هم می کند.
👈 یادتان هست 👈 روحانی در مجلس برای پاسخ به پرسش های نمایندگان و دفاع از وزرای فاسدش، و رئیس بانک مرکزی سیف چی گفت
👈 گفت 👈 من خودم به سیف گفتم قیمت ارز را در همین حد نگهدار وگرنه ما می توانستیم در طول دوهفته قیمت ارز را به همان قیمت قبلی برگردانیم. (دقت کنیم)
این همان کسی است که بامدیریتی حساب شده کشور را به سمت یک بحران شدید سوق می دهد. 👈 نامهٔ صوری حجاریان به روحانی و آنهمه اهانت به روحانیت و نیرو های انقلابی در همین راستا قابل پیگیری و تحلیل هست.این نامه یادآور و شبیه نامه ی بدون سلام و والسلام فتنهٔ88 می باشد
👈 تنها راه برون رفت از بحرانهای پیش رو، مثل40سال گذشته،آمادگی،هوشیاری و تبعیت محض از رهنمودها و هدایت های امام جامعه حضرت امام خامنه ای است
👈 فانَّ حزب الله هم الغالبون

🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷

 نظر دهید »

نشانه های ظهورامام زمان (عج)

15 اسفند 1397 توسط آمنه نجفي

🌤 نشانه های ظهور امام عصر (عج) 🌤

🔹 اسلام و نحوه دینداری در آخرالزمان:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمودند: ای پسر مسعود اسلام در آغازین غریب بود و زود باشد بر حالت غربت باز گردد پس خوشا به حال غریبان.
2. در آخر الزمان دین آنها دینارهایشان است، یعنی این که برای بدست آوردن طلا و نقره از دین احکام الهی صرفنظر می کنند و از ایمان باقی نمی ماند مگر اسمی، و از اسلام باقی نمی ماند مگر رسمی، و از قرآن مگر درسی یا کهنه شدنی… باقی نمی ماند.
3. عبادت کنندگان در آن زمان به خاطر ریا کردن و نمایش دادن بیدگی می کنند.
4. در آن زمان فتنه ها و بدعتها بر دین چنان شایع می گردد که نوزادان بر آن بدعتها نشو و نما می کنند و کودکان بر آنها بزرگ می شوند و بزرگان بر آنها پیر می گردند تا اینکه آن بدعتها به سنت مبدل می شود و چنان مستحکم می گردد که اگر چیزی از آنها تغییر داده شود فریادها بر می آید که سنتی تغییر داده شده است.
5. زود است بیاید زمانی بر امت من که بتها را بپرستند. اصحاب آن حضرت تعجب نموده است و پرسیدند: آری رسول خدا آیا بتها را پرستش می کنند؟ فرمودند: آری هر درهمی در پیش آنها بتی می باشد و فرمود: می آیند در آخرالزمان مردمانی از امت من که در مساجد حاقه می نشینند و ذکر آنها دنیا و محبت دنیا می باشد، با آنها همنشین نباشد که خدا به آنها حاجتی ندارد.
6. در آن زمان مردم خدای را عبادت نمی کنند مگر در ماه رمضان و فقه و علم و دین و غیر خدا می آموزند.
7. ابن عباس از پیامبر صلی الله علیه و اله روایت کرده است که: اسلام غریب افتتاح شد و به زودی غربت آن عود خواهد کرد، پس خوشا به حال غربیان، پرسیدند غرباء کدامند؟ فرمود: اشخاصی که مردم فاسد را اصلاح می کنند.
8. مولایمان امیر المومنین (علیه السلام ) فرمودند: در آخر الزمان مردم از اطاعت امام عادل بیرون می روند و در آن زمان طعنه زنندگان بر دین حاضر جواب می شوند و حدود و واجبات الهی تعطیل می گردد.
9. در آن زمان عفت و پاکدامنی تعجب آور شده، و اسلام لباس وارونه می پوشد مانند پوشیدن پوستین وارونه که پشم های آن بیرون باشد.
10. در آن زمان بازرگان در تجارت، و صنعتگر در صنعت، و هر پیشه ور در پیشه خود دروغ می گوید و کسب ها کم و مطالب تنگ می شود، مذاهب و تبهکارها فراوان شده و راهنمایی و رشد و هدایت نقصان می پذیرد.
📗منبع کتاب :
نشانه های ظهور امام عصر (عج) در روایات معصومین (علیه السلام )
✍ 🏻علیرضا فقیهی , علی عبدالهی

http://sapp.ir/ghoorani

 نظر دهید »

فتنه های جدیددرسوریه

15 اسفند 1397 توسط آمنه نجفي

🌷 فتنه های جدیدی در سوریه به زودی پرده برداری خواهد شد
✅ با توجه به دیدار حضرت اقا با بشار اسد و دیدار روز بعد از آن و اتفاقات استعفای ظریف صحبتهای این دیدار اگر چه کوتاه ولی بسیار پربار و پر از مطالب جالبی بود
👈 در چندین سخنرانی اخیر حضرت آقا صحبت از عدم ترس از قدرت پوشالی استکبار جهانی توسط مسئولین و مردم به میان آوردند
👈 در دیداری که به صورت کاملا بدون تشریفات و به قولی یهویی انجام شد اتفاقات جالبی افتاد
🤔 عکسهایی از این دیدار به بیرون درز کرد که بشار اسد بدون هیئت همراه و بدون کابینه به دیدار حضرت اقا رفتند و فقط یک نفر در این عکس دیده میشود و ایشان کسی نیست جز حاج قاسم سلیمانی خودمان
🤔 در این دیدار خبری از هیچ مسئول دولتی نیست
👈 در واقع میشود گفت این دیدار اصلا یک دیدار دیپلماتیک نبوده بلکه دیدار رهبر جبهه مقاومت و بزرگ لیدر ابرقدرت دولت اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای با حاکم یکی از جبهه های مقاومت انجام پذیرفته است

✅ در این دیدار نفر مکمل رهبر دولت اسلامی سردار خط مقدم جبهه مقاومت یعنی حاج قاسم سلیمانی تشریف داشتن و این یعنی معادلات دولت اسلامی هیچ ربطی به ظریف و دار و دسته اش ندارد
📣این دیدار پیامی برای ابرقدرتها داشت و در داخل به قولی کَک به جان یک عده انداخت که دیدید سریعا عکس العمل نشان دادند
📣این پیام این بود که جبهه مقاومت ربطی به حسن روحانی و تیمش ندارد و کار به جایی برسد حاج قاسم سلیمانی سفیر ما در روابط منطقه ای خواهد بود 

یعنی که ما مسائل منطقه ای مان را انقلابی پیش میبریم با اقتدار ،نه با دیپلماسی فشل روحانی و ظریف
⬅️مسئله دوم پیش بینی حضرت اقا در مورد فتنه افکنی جدید امریکاست که قبلا ما هم عرض کرده بودیم نباید گول این سکون منطقه ای و سکوت امریکا را خورد
✅ امریکا در این مدت تجهیزاتی را در بعضی مناطق سوریه انبار کرده که جزو مناطق کاملا استراتژیک است که توسط ناوهایی که وارد ابهای ان منطقه کرده پشتیبانی و لجستیک میشود
👈 و به زودی شاهد فتنه های پیچیده ای در منطقه شامات بالاخص سوریه خواهیم شد
🤔 آمدن بشار اسد برای این بود که بیاید و دستوراتی را بدون واسطه از خود حضرت اقا بگیرد تا هیچ سیستم اطلاعاتی نتواند این دستورات را شنود و اقدام کند
🤔 این احمقها خیال کردند که با بحث استعفا میتوانند این خبر را در حاشیه قرار دهند در حالی که واقعا قصد بر این نبود که این خبر اصلا باز شود
👈 فقط میخواستیم بفهمند که بشار به ایران امده همین وبس

👌 آنهایی که باید پیام را میگرفتن ، گرفتند
🤔 ✅ با این زیرکی که از حضرت اقا دیدیم ، تمام سیستم های امنیتی منطقه و موساد و سیا و mi6 تماما در حیرت فرو رفتند
✅ کسی که کار امنیتی کرده باشد متوجه میشود که چه کاری صورت گرفته 
👌 این دیدار با این وضعیت پیامی را رساند که اهلش ان را دریافت کردند
👈 و شک نکنید این استعفا کاملا برنامه ریزی شده بود
استعفابرای این بود 
1⃣که اولا فشار رسانه ای به مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام وارد کنند تا لوایح چهارگانه را تایید و تصویب کند و هم امتیاز بگیرند
✅ دیدیم

🤔 که روحانی سریعا صریحا مقابل تشخیص مصلحت نظام قرار گرفت و نقل به این مضمون گفت که مملکت نباید منتظر تصمیم ده ، بیست نفر بماند
✅ 📣دو روز پیش هم که در مورد قوه قضاییه صریحا اظهارات مسمومی انجام داد که نشان از اختلاف شدید او با قوه قضائیه و عصبانیت او برای دادگاهی کردن برادرش ، میداد

📣📣در عین حال رهبر معظم انقلاب در دیدار با مداحان سخنان کوتاه داشتند و در این دیدار مطالبی را فرمودند که بسیار فنی و دقیق و البته برای اهلش بسیار پر بشارت بود
1⃣یک اینکه نباید از فشار امریکا و اروپا ترسید و با امید به خدا در جهت یاری خدا برای مردم خوب کشور کوشید ، ان تنصرالله ، ینصرکم و یثبت اقدامکم
2⃣دوم اینکه فتنه های جدیدی در سوریه به زودی پرده برداری خواهد شد
✅ سخن بعدی حضرت اقا ،مثال جنگ صفین بود که در چندین سخنرانی اخیر ایشان این مثال بارها تکرار شده است
👌 اینکه ما در نقطه قوت هستیم و دشمن در حال زوال است
👌 نباید از های و هوی دشمن و فتنه گری و نفوذی گری او ترسید
👌 نباید گول قراردادهای ننگین و وعده های رنگارنگ اینها را خورد

👈 مبادا با دو سه قرارداد به ظاهر فریبنده گول اینها را خورده و عقب نشینی کنید
👌 اینجا بود که مثال عمار را زدند

📣و در اخر نوید یک پیروزی بزرگ در منطقه و در مقابل ابرقدرتها را میشود داد
📣 ✅ اگر بدانیم که خدا با ماست ، و این را باور کنیم و خدا را سرپرست خود بدانیم ، خداوند ولی مومنان است و از انها حمایت میکند 

اِن مَعی ربّی سَیهدین 

بدانید که خدا ما را هدایت خواهد کرد

 نظر دهید »

روزدرختکاری

15 اسفند 1397 توسط آمنه نجفي

۱۵ اسفند روزدرختکاری مبارک

 نظر دهید »

رنگ سرخ پرچم

24 شهریور 1397 توسط آمنه نجفي

ًًًًًًًًًًًًًًًًًًٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٕٕٖٖٖٖٖٖٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚ:🔶 🔶 علت سرخ بودن پرچم گنبد امام حسین ( ع ) چیست؟
در میان اعراب رسم بر این بوده کسی که خونش به ناحق و مظلومانه بر زمین ریخته می‌شد و انتقام آن به نحو شایسته‌ای گرفته نمی‌شد پرچم سرخی بر مزار او می‌گذاشتند. پرچم سرخ افراشته شده بر گنبد امام حسین علیه السلام نیز از همین باب می‌باشد.
در زیارتی که امام صادق علیه السلام به «عَطِیه» آموخت آمده است: «شدت همبستگی و پیوند سیدالشهدا با خدا به نحوی است که شهادتش همچون ریخته شدن خونی از قبیله خدا می‌ماند که جز با انتقام‌گیری و خونخواهی اولیا خدا، تقاص نخواهد شد».[1] از همین روی است که امام حسین علیه السلام را ثارالله یعنی خون خدا می‌نامند و خونخواهانش را لثارات می‌نامند.
پس پرچم امام حسین علیه السلام هم به رنگ سرخ است تا نشان دهنده این موضوع باشد که منتقم خون آن بزرگوار خود خداوند تبارک وتعالی است و خون آن بزرگوار هرگز فراموش و پایمال نخواهد شد.

از طرف دیگر این رنگ بیدار کننده همه عاشقان و دلباختگان آن حضرت می‌باشد که بدانند که امامشان چگونه و با چه مظلومیتی به شهادت رسیده و همانند آن حضرت همیشه آماده جانفشانی در راه خدا باشند.

این پرچم زیبای امام حسین علیه السلام به رنگ سرخ است تا به من و شما و اهالی دنیا بفهماند که از روز تاسوعا که پرچم سرخ را بر فراز چادر حسین بن علی علیهما السلام برافراشتند تاکنون همچنان جنگ با کفار و قاتلین آن حضرت ادامه دارد و این امر تا ظهور امام زمان علیه السلام که منتقم خون آن بزرگوار است ادامه خواهد داشت.
از این‌روست که در فرازهای آخر دعای ندبه می‌خوانیم: «اَینَ الطّالِبُ بِدَمِ المَقتول بِکَربَلا»؛ (کجاست طلب کننده خون کشته کربلا؟) امام زمان شخصاً طالب خون بناحق ریخته جد مظلومش حسین بن علی علیهما السلام است و تا قیام ایشان همچنان پرچم خونخواهی مظلوم کربلا به دست با کفایت ایشان است.
امید است که انشاء الله ما هم جزو سربازان آن بزرگوار در زمان ظهورش باشیم تا از منتقمان خون سیدالشهداء قرارگیریم.

[1]. بحار الانوار، ج98، ص148

 نظر دهید »

دوبال شیعه

24 شهریور 1397 توسط آمنه نجفي

♦️ فوکویاما مؤلف کتاب و نظریه «پایان تاریخ» در کنفرانس اورشلیم با عنوان «بازشناسی هویت شیعه» می‌گوید: 
«شیعه پرنده‌ای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیرهای ماست. 🕊 پرنده‌ای که دو بال دارد: یک بال سبز و یک بال سرخ. او بال سبز این پرنده را مهدویت و عدالت خواهی و بال سرخ را شهادت‌طلبی که ریشه در کربلا دارد و شیعه را فناناپذیر کرده، معرفی می‌کند.
🔻 وی معتقد است شیعه بعد سومی هم دارد که اهمیتش بسیار است و می‌گوید: این پرنده، زرهی به نام ولایت‌پذیری به تن دارد و قدرتش با شهادت، دو چندان می‌شود. شیعه، عنصری است که هر چه او را از بین می‌برند، بیشتر می‌شود. 
🔹 فوکویاما، مهندسی معکوسی را برای شیعه و مهندسی صحیحی را برای خودشان طراحی می‌کند و می‌گوید:

مهندسی معکوس برای شیعیان این است که ابتدا ولایت فقیه را خط بزنید، تا این را خط نزنید، نمی‌توانید به ساحت قدسی کربلا و مهدویت تجاوز کنید. 
🔹 برای پیروزی بر یک ملت باید میل مردم را تغییر داد ابتدا ولایت فقیه را خط بزنید در گام بعد، شهادت‌طلبی این‌ها را به رفاه‌طلبی تبدیل کنید اگر این دو تا را خط زدید، خود به خود اندیشه‌های امام زمانی از جامعه شیعه رخت می‌بندد شما بیایید برای غرب هم امام زمان، کربلا و ولی‌فقیه بتراشید
#عاشورا_انتظار

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

 نظر دهید »

شیرخوارگان

22 شهریور 1397 توسط آمنه نجفي

​
چرا حرمله های زمان از شیر خوارگان حسینی می ترسند؟

 نظر دهید »

آغازتاریخ هجری

20 شهریور 1397 توسط آمنه نجفي

👇👇👇

♨سوال:
🔰چرا سال قمری ازماه محرم شروع میشود مگر پیامبر(ص) در ماه ربیع الاول هجرت نکردند؟
✍پاسخ:
✅در عصر جاهلی یعنی زمانی که هنوز پیامبر اکرم(ص) به پیامبری مبعوث نشده بود، مردم آن زمان ماه محرم را به عنوان نخستین ماه سال قرار داده بودند و سال جدید نزد آنان با شروع ماه محرم آغاز می‌گردید.(۱) علت انتخاب ماه محرم این بود که مردم پس از انجام اعمال حج به خانه و سرزمین خود باز می‌گشتند و قریش نیز از میزبانی حاجیان فارغ و اموال تجارتی خود را نیز در این ایام فروخته آماده تجارتی جدید می‌شدند.
با هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه در سال سیزدهم بعثت که در ماه ربیع‌الاول اتفاق افتاد، این حادثه تاریخی و این ماه مبدأ تاریخ مسلمانان قرار گرفت. بنابراین از همان سالِ نخستینِ هجرت این واقعه مبدأ تقویم مسلمانان گردید.(۲) در ابتدا این تقویم به صورت ماه شماری بود به این معنا که مثلا می‌گفتند: «فلان واقعه، چهل و نه ماه پس از هجرت بوقوع پیوست»

شیوه تاریخ گذاری بر اساس «شمارش ماه‌ها» قبل از هجرت حضرت محمد(ص) سابقه نداشته و پس از هجرت نیز دیری نپاییده و در سال‌های پنجم و ششم هجری یا کمی دیرتر به تدریج منسوخ شد و تا حدودی جای خود را به شیوه تاریخ نگاری بر اساس: «سال شماری» داد اما بدلیل آنکه بسیار کم مورد استفاده قرار می‌گرفت این شیوه نیز داشت به دست فراموشی سپرده می‌شد.
گسترش اسلام به مناطق امپراطوری ایران و روم، و بستن پیمان‌های متعدد نظیر صلح، خراج،‌ جزیه و… نیاز به تاریخی دقیق را مورد توجه قرار داد. این مسائل خلیفه دوم را بر آن داشت برای رسمیت بخشیدن به تاریخی منظم و دقیق جلسه‌ای مشورتی برگزار نماید. به نوشته «طبری» تاریخ نویس مشهور جهان اسلام: «عمر, اصحاب پیامبر را گردهم آورد و گفت: مبدأ تاریخ را چه روزی قرار دهیم؟

امیرمومنان علی بن‌ابی‌طالب(ع) فرمود: مبدأ تاریخ مسلمانان را باید از روزی قرار داد که پیامبر مهاجرت کرد و سرزمین شرک را ترک نمود».

پیشنهاد امام این بود که که ماه ربیع‌الاول به عنوان مبدا تقویم و روز اول ربیع‌الاول یعنی همان روزی که حضرت محمد (ص) از مکه خارج شدند به عنوان اولین روز تقویم رسمیت یابد. اما متاسفانه از آنجایی که عمر بن خطاب بنایش بر مقابله و تقابل با امیرالمومنین علی علیه السلام بود اصل پیشنهاد که: «تقویم مسلمانان هجری، یعنی بر اساس هجرت» باشد مورد قبول همگان واقع شد اما عمر بن خطاب بر اساس «رسوم عهد جاهلیت» مبدأ تاریخ را محرم همان سالی قرار می‌دهد که پیامبر در آن سال هجرت فرمودند كه از لحاظ زمانی دو ماه و دوازده روز زودتر از رسیدن پيامبر به مدينه بود.(۳)
نتیجه: مبدا تاریخ مسلمانان بنابر پیشنهاد امیرالمومنین علی علیه السلام سال هجرت پیامبر قرار گرفت اما پیشنهاد دیگر حضرت که روز اول ربیع الاول, روز اول سال قمری قرار گیرد با مخالفت… عمر بن خطاب مواجه شد و وی متاسفانه به رسم جاهلیت همان اول محرم را روز اول سال قرار داد.
پی نوشتها:

(۱). جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، قم، منشورات شریف رضی، چاپ اول، ج ۸، ص ۴۶۰.

(۲). تاریخ طبری, ‌ج۳، ص۹۲۳.

(۳). تاریخ طبری, ج۳، ص۹۲۶.
🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
🔷 @pasokhgoo1 👈
#تاریخی

 1 نظر

تصمیم رهبری

17 شهریور 1397 توسط آمنه نجفي

​
✍ شاهکار
و تصمیم مهم رهبری را حتماً بخوانید

سوال مهم 👇
با این اوضاع بد اقتصادی
و فشار مضاعف روی مردم ،
چرا رهبری از دولت حمایت میکنه؟!!!
آیا از وضعیت زندگی مردم بیخبره؟!!!
چرا حسن روحانی را برکنار نمی کنند تا مردم راحت بشن؟!!
آیا رهبری از مفسدان اقتصادی داره حمایت میکنه؟!

پاسخ : 👇
یه اتوبوس پر از مسافر داره تو جاده میره ،
مسافرا راننده خوبی انتخاب نکردن ، با ناشی گری راننده اتوبوس داره میفته ته دره ،مقصر هم راننده هستش ، الان اتوبوس لبه پرتگاه هست ، بنظر شما کار عاقلانه چیه؟!

1_ اتوبوس را آتش بزنیم 👇
تا همه راحت بشن. 👈 ( اغتشاشگران )

2_ اتوبوس را هل بدیم 👇
تا بره ته دره. 👈 ( احمدی نژادیها)

3_ راننده اتوبوس
را همونجا برکنار کنیم 👇
و حسابی تنبیه اش کنیم. 👈 ( نظر مردم)

4_کمک کنیم ، 👇
راننده را راهنمایی کنیم ،
سنگ بگذاریم جلوی چرخها ،
به مسافرا دلداری بدهیم تا نگرانی اونها کمتر بشه

و خلاصه
به هر روشی 👇
کمک کنیم تا مسافران نجات پیدا کنند. 👈 ( رهبری)

این اوضاع مملکت ما شده!!!!!

رهبری
موقع انتخابات 👇
صدها بار داد میزد آی ملت
به کسی رأی بدید که دلسوز مردم باشه ،
نگاهش به داخل باشه ، غربگرا و اشرافی نباشه ، انقلابی و اهل کار باشه ، و……

مردم 👇
گوش نکردن ،
دقیقا کسی را انتخاب کردن
که خلاف انتظار رهبری بوده.

حالا
اون شخص 👇
با اشتباهات فاحش
و کم کاری و نگاه به خارج کشور
و عدم مدیریت صحیح مملکت را برده لبه پرتگاه اقتصادی!!!!

حالا 👇
همون قضیه اتوبوس 👆
شما کدوم گزینه را عاقلانه میدونید؟!

کدومش بهتره؟!! 👇
گزینه چهار همون کاری هست
که رهبری معظم انقلاب داره انجام میده.👍

باید
مردم آگاه بشن ، 👇
باید نتیجه انتخابات خودشون را با تمام وجود لمس کنند
تا دفعه دیگه همون کسی را انتخاب کنند که مشخصاتش
با نظر رهبری مطابقت داشته باشه.

مردم 👇
نباید لجبازی کنند
و انتخاب اشتباه داشته باشند ،
چون نتیجه اون مستقیم به خودشون برمیگرده.

بی انصافی هست 👇
حالا همه تقصیرها را گردن رهبری بندازیم
و بگیم رهبری از اوضاع مردم خبر نداره و داره از مفسدان اقتصادی حمایت میکنه!!!!!

مردم 👇
باید بدونن
دل رهبری بیشتر از اونها خون هست.

مردم 👇
باید بدونن رهبری داره
چوب انتخاب غلط مردم را میخوره و هیچ چی نمیگه!!!!

رهبر باید 👇
طلبکار مردم باشه که
چرا این رو انتخاب کردین
تا حالا با هزار زحمت مجبور بشیم
کم کاریهاش و اشتباهاتش را جبران کنیم.

بر عکس شده ، 👇
مردم خودشون انتخابش کردن ،
حالا میگن چرا رهبری برکنارش نمیکنه؟!!!!

الله اکبر 👇
از بی خبری و نادانی!!

 نظر دهید »

مباهله

14 شهریور 1397 توسط آمنه نجفي

​
🌹 24 ذیحجه سالروز واقعه مباهله،بخشش انگشتردر حالت رکوع ونزول آیه ولایت"إنماولیکم"نزول آیه تطهیر و صدورحدیث شریف کساءدرجریان مباهله ونزول سوره انسان(هل اتی)درشأن پنج تن آل عبا(ع)تهنیت باد.

 نظر دهید »

مبلغ غدیرباشین

08 شهریور 1397 توسط آمنه نجفي

✅ مبلغ غدیر باشید 

🌸🍃

ﺭﻭﺯﯼ ﺳﻠﻄﺎﻥ محمدﺧﺪﺍ ﺑﻨﺪﻩ ﺗﺼﻤﯿﻢ گرفت ﮐﻪیکی ازمذاهب ﺗﺸﯿﻊ ﯾﺎ ﺗﺴﻨﻦ ﺭابعنوانﻣﺬﻫﺐ ﺭﺳﻤﯽ ﮐﺸور ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ واعلامﮐﻨد. ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﺍﺯﻋﻠﻤﺎﯼ شیعه ﻭ سنیﺩﻋﻮﺕﮐﻨدﮐﻪ ﺑﺎﻫﻢ ﻣﻨﺎﻇﺮﻩ ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. 

ﺩﻭﯾﺴﺖﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺷﯿﻌﻪ ﮐﻪ ﺁﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺷﯿﻌﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ‏( ﺭﻩ ‏) ﺑﻮﺩ.

.

ﺳﻠﻄﺎﻥ محمدﺧﺪﺍ ﺑﻨﺪﻩ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺖ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﺩﻭﺭ ﺗﺎ ﺩﻭﺭ ﻣﺠﻠﺲﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﺪ😁

ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻧﻌﻠﯿﻦ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺯﯾﺮﺑﻐﻠﺶ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ رفتﮐﻨﺎﺭﺗﺨﺖﺣﺎﮐﻢﻧﺸﺴﺖ ..

.

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﮔﻔﺖ : ﺩﯾﺪﯾﺪ ﺑﯽﺍﺩﺑﯽ ﺷﯿﻌﻪ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﻮﻥ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ.

ﺳﻠﻄﺎﻥ محمدﺧﺪﺍ ﺑﻨﺪﻩ ﻋﻠﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽﭘﺮﺳﯿﺪ؟ ﻋﻼﻣﻪ ﺩﺭﺟﻮﺍﺑﺶ ﮔﻔﺖ:ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ص ﻓﺮﻣﻮﺩﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺠﻠﺴﯽ ﺷﺪﯾﺪ ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﺟﺎ ﺑﻮﺩﺁﻧﺠﺎ ﺑﻨﺸﯿﻨﯿﺪ . 

ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺍﻃﺮﺍﻑ مجلس ﮐﺮﺩﻭ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺣﻖ ﺑﺎ ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﺍﺳﺖ ..

ﺑﻌﺪﯾﮑﯽ ﺍﺯ علماءﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ازعلامه حلی پرسید ﭼﺮﺍ ﻧﻌﻠﯿﻦﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﺑﻐﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﮕﺮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺩﺯﺩ هست؟

ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﺑﻠﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺩﺯﺩ ﻫﺴﺖ !!!!

ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭼﺮﺍ؟:oops:

ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ: در ﺭﻭﺍیتی ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ روزیﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ‏(ﺹ‏)بعدازاینکه ﮐﻔﺶ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩه و ﻭﺍﺭﺩ

ﻣﺴﺠﺪ ﺷﺪﻧﺪ ﺍﻣﺎﻡ ﺷﺎﻓﻌﯽ ﮐﻔﺶ ﻫﺎﯼ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍﺩﺯﺩﯾﺪ 😄.ﻣﻦ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﻻﺑﺪ ﮐﻔﺶ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺍﻫﻢ ﻣﯽﺩﺯﺩﻧﺪ!!! 

ﺷﺎﻓﻌﯽ ﻫﺎ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻍﻣﯿﮕﻮﯾﺪ اﺻﻼً ﺍﻣﺎﻡ ﺷﺎﻓﻌﯽ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﭘﯿﺎ ﻣﺒﺮ نبوده است!
ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕویید؟ ﭘﺲ ﻣﺎﻟﮏ ﺑﻮﺩ.

ﻣﺎﻟﮑﯽ ﻫﺎ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﻟﮏ دویست ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪازﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻮﺩ.

ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ پس ﺣﻨﻒﺑﻮﺩ😅

 ﺣﻨﻔﯽ ﻫﺎ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺻﻼً ﺣﻨﻒ ﺩﺭﺯﻣﺎﻥ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ نبوده.ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ ﭘﺲ ﺣﻨﺒﻞ ﺑﻮﺩﻩ . ;)

ﺣﻨﺒﻠﯽ ﻫﺎﮔﻔﺘﻨﺪ ﺣﻨﺒﻞ هم ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﺒﻮﺩﻩ است.

ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ ﭘﺲ شمامی گوییدﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﻪﺷﺎﻓﻊ ﺑﻮﺩﻩ ﻧﻪ ﻣﺎﻟﮏ ﻧﻪ ﺣﻨﻒ ﻭ ﻧﻪ ﺣﻨﺒل ﺩﺭﺳﺘﻪ؟:oops:

علماءﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ همصداگفتند ﺑﻠﻪ ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﻧﺒﻮﺩه اﻧﺪ.
ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ: ﺟﻨﺎﺏ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺣﺪﯾﺚﺭﺍ ﺟﻌﻞ ﮐﺮﺩﻡ ، ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﮐﻪ ازﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﻫﻞ ﺗﺴﻨﻦﺍﻗﺮﺍﺭ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﮐﻪ امامان آنها ﺍﺻﻼًﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﻧﺒﻮﺩه اﻧﺪ. 

🍃ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺳﻮﺍﻝ ﺩﺍﺭﻡ ﺁﯾﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ درزمان پیامبرص ﺑﻮﺩ ﯾﺎ ﻧﺒﻮﺩ؟

ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺑﻠﻪ ﻋﻠﯽ ﺑﻮﺩ.

ﻋﻼﻣﻪ ﺣﻠﯽ ﮔﻔﺖ: پسﮐﺪﺍﻡ ﻋﻘﻞ سلیم ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﮐﻪﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺍﻭﻟﯿﻦﻣﺴﻠﻤﺎﻥ، ﻭﺻﯽ ودامادﭘﯿﺎﻣﺒﺮ، ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻓﻀﺎﺋﻞ ﮐﻪ ﺩﺭ

ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭﻩ ی ﺩﯾﻦ ﺑﻮﺩه ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭﮐﺴﺎﻧﯽ را ﮐﻪ درﺯﻣﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝﻧﺒﻮﺩه اﻧﺪﻗﺒﻮﻝ ﮐﻨﯿﻢ . ⁉

(ﻭَﺍﻟﺴَّﺎﺑِﻘُﻮﻥَﺍﻟﺴَّﺎﺑِﻘُﻮﻥَ ﺃُﻭﻟﺌِﻚَﺍﻟْﻤُﻘَﺮَّﺑُﻮﻥَ ﻓِﯽ ﺟَﻨَّﺎﺕِﺍﻟﻨَّﻌِﯿﻢِ )

یاعلی مددی

❤دهه ولایت وعیدسعید غدیربرشماوخانواده محترم و برهمه مسلمین خصوصاً سادات مبارک❤

 1 نظر

خامنه ای خمینی دیگر

01 شهریور 1397 توسط آمنه نجفي

✍امام خامنه‌ای

 از کجا می فهمد که 

امریکا با ایران جنگ نخواهد کرد و جنگ نخواهد شد؟
مرحوم حاج سید احمد خمینی نقل کرده اند(👇)
آن ‌روزی که حکومت نظامی شاه اخطار داده بود از ساعت 4 بعد از ظهر در تهران حکومت نظامی است و کسی در سطح شهر حق ندارد حرکت کند…*
امام با ناراحتی قدم می زدند و مرتب می گفتند؛

ای امام زمان این کشور و این انقلاب مال شماست خودتان محافظتش کنید …
این جمله را مرتب تکرار می کردند…چند دقیقه گذشت ناگهان برگشتند و گفتند بگویید مردم همه ساعت 4 به خیابانها بریزند…

آن روز همه مسولان قیام، نگران بودند و از امام می خواستند این دستور را لغو کند…

امام با قاطعیت می گفتند: دستور همین است…
آیت الله طالقانی نقل کردند دوستان اصرار کردند که اقای طالقانی شما به امام بگویید کوتاه بیاید…
آن روز به امام تلفن زدم گفتم: اقا اوضاع خطرناک است بفرمایید مردم به خیابان نیایند…
🔹امام فرمود: به خیابان بریزید؛ چند بار گفتم همین جواب را شنیدم…🔹
 عرض کردم آقا مگر دستور, دستور حضرت حجت (ع) هست؟؟!!
 امام لحظه ای جواب ندادند و سپس بدون آن که انکار کنند، فرمودند :…دستور همین است!!!

✅ من قلبم آرام گرفت و سپس آن روز با هجوم مردم به خیابان حماسه پیروزی انقلاب رقم خورد…
✅ آری امام گوشش به کلام امام زمان (ع) بود…
✅ امام خامنه ای گوشش به کیست؟؟
✅ از کجا می‌گفت امریکایی ها وقتی خرشان از پل گذشت به ریش شما می خندند؟؟*
✅ از کجا می دانست بشار اسد می ماند؟
✅ از کجا می داند امریکا از ایران مایوس می شود؟؟
✅ از کجا به سید حسن نصرالله در نبرد 33 روزه پیام داد بجنگید که شما پیروزید؟
✅ از کجا می داند اسراییل 25 سال دیگر وجود ندارد؟؟
✅ با چه حسابی می گوید من آرامم!!؟؟
✅ ازکجا می گوید هر کس از قطار نظام پیاده شود ضرر کرده.؟؟

 

✅ مطمئن هستم کلام رهبری بالاتر از یک بصیرت انسان معمولی است.
 بنابر این با او می مانیم. تا آخر هم می مانیم. ان شاء الله​

 نظر دهید »

خبرآمدکه حسین بن علی راهی شد

26 تیر 1397 توسط آمنه نجفي

​

 نظر دهید »

نگین قم

24 تیر 1397 توسط آمنه نجفي

⚘﷽⚘🔰مرحوم آیت اللّه مرعشی نجفی قدّس سره بارها برای طلاب می فرمودند:
علّت آمدن من به قم این بودکه پدرم، آقا سید محمود مرعشی نجفی - که از زهّاد و عبّاد معروف نجف بود - چهل شب در حرم امیر المؤمنین علیه السلام، بیتوته نمود که آن حضرت را ببیند. پس شبی در حالت مکاشفه، حضرت علی علیه السلام را مشاهده کرد که به ایشان فرمود: سید محمود چه می خواهی؟
عرض می کند: می خواهم بدانم قبر فاطمه ی زهرا سلام اللّه علیها کجاست؟ تا آن را زیارت کنم. حضرت فرموده بودند: من که نمی توانم برخلاف وصیت آن حضرت قبر او را معلوم کنم.
عرض می کند: پس من هنگام زیارت چه کنم؟

حضرت فرموده بودند: خداوند متعال، جلال و جبروت حضرت فاطمه را به فاطمه ی معصومه سلام اللّه علیها عنایت فرموده اند؛ پس هر کس که بخواهد به زیارت حضرت فاطمه زهرا نایل شود، به زیارت حضرت فاطمه معصومه سلام اللّه علیها برود.
🌸 ولادت کریمه ی اهل بیت حضرت

معصومه سلام الله علیها مبارک باد🌸

 نظر دهید »

حجاب چه بوده وهم اکنون چه شده

13 تیر 1397 توسط آمنه نجفي

🔴شاید ۲۰ سال پیش کسی به مخیله‌اش هم نمی رسید روزی در خیابانهای شهر، دخترانی را مشاهده کند که آن سالها مردم شاید آنها را در سالن های عروسی هم نمی دیدند… دخترانی بزک کرده با موهای پف کرده و بیرون ریخته و مانتوهایی کوتاه و تنگ و شلوارهایی تنگتر! این روند ۲۰ سال طول کشید تا به اینجا رسید. استعمار و استکبار صبر و حوصله زیادی دارد، بر عکس بعضی از ماها…

 ⬅اولین کار، گرفتن چادر بود از زنان ما… گفتند چادر حجاب برتر است و می‌شود برتر نبود! بین خوب و خوب ‌تر، خوب را هم انتخاب کنی به جایی بر نمی‌خورد .می‌شود مانتوی گشاد و مقنعه بزرگ پوشید و با حجاب بود… حرف قابل قبولی بود؛ کسی نمی‌تواست به این حرف اعتراض کند، حتی اهالی مذهب.

⬅ گام دوم، گرفتن مقنعه بود… می‌شود روسری بزرگ سر کرد! هم تنوّع دارد هم حجاب است. یادم‌ می آید روسری‌هایی بود با ضلع بیشتر از یک متر که تا کمر خانمها هم می‌رسید… خوب البته روسری مثل مقنعه نبود گاهی مو بیرون می‌زد.

 ⬅ در فیلمهای سینمایی هی مدل گذاشتن، زن های هنرپیشه مدل شدن و به تبع آن دختران جوان هم از آن ها یاد می‌گرفتند.

 ⬅چشم های ما متوجّه این آب رفتن نمی شد و آنقدر کم کم این کار را کردند که چشم ما عادت می‌کرد…

⬅ مانند بچه‌ای که جلوی چشم پدر و مادرش بزرگ می‌شود و قد می‌کشد و والدینش حس نمی‌کنند اما دیگران که کمتر او را می‌بینند و چشمانشان عادت نکرده، متوجه رشد هفتگی او می‌شوند… ما عادت کردیم به روسری‌هایی که هر روز آب می‌رفت و تبدیل شد به نواری باریک و بعضا توری… مانتوهایی که شاید بهتر باشد بلوز و پیراهن راحت نامیدشان تا مانتو…

 ⬅ به هر حال کم کم کار به این جا کشید و مدام گفتند بی‌حجابی معضل فرهنگی است، برای حل آن باید کار فرهنگی کرد… سال ها گذشت و لباس ها آب رفت و کار فرهنگی در زمینه عفت و حجاب مشاهده نشد. برعکسش، فراوان کار‌های ضد فرهنگ در کوبیدن حجاب و عفت و حیا و غیرت در فیلمهای سینمایی و مجلات و برنامه‌های عمومی یافت می‌شد…❎

⬅ امسال هم مد پوشش خانمها تغییر کرده است، پوشیدن ساق شلواری (ساپورت) به جای شلوار… یعنی دیگر شلوار جین تنگ هم نه! ساق شلواری! و بدون تردید در یکی دو سال آینده این کنار می رود و برخی را ……….

⬅ یعنی پس از آنکه چادر، مقنعه، مانتو و روسری از زنان گرفته شد، حالا رفته‌اند سراغ شلوار! چشمهای ما هنوز عادت نکرده‌اند… اگر به این هم عادت کنیم سرنوشت چادر و مانتو و روسری در انتظار این ساپورت هم هست… خدایی نکرده اینها هم روز به روز نازکتر و کوتاهتر می‌شود و ما عادت می‌کنیم…. آن وقت… نمی‌دانم بعدش سراغ چه خواهند رفت…

🌺 حیرت آور است !!

👈همه ی جهان حجاب دارد:

1_کره زمین دارای پوشش است…

2_ میوه های تر وتازه دارای پوشش است…

3_ شمشیر نیز داخل غلافش حفظ میشود…

4_ قلم بدون پوشش جوهرش خشک میشود و فایده اش از بین میرود و زیر پا انداخته میشود برای اینکه پوشش آن از بین رفته

5_ سیب هم اگر پوسته اش گرفته شود و رها شود فاسد میشود…

و……

 در تعجبم از مردی که ماشینش را از ترس خط و خش افتادن چادر می پوشاند؛ 

 اما دختر یا همسر و یا خواهر خود را بدون پوشش رها میکند!!!

🔴بانو!

این چادر تا برسد بدست تو

هم از کوچه های مدینه گذشته

هم از کربلا

هم از بازار شام…!

چادرت را در آغوش،بگیر و بگو برایت روضه بخواند

همه را از نزدیک دیده است…

السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)

تا میتوانید نشر دهید…​

 نظر دهید »

علت ترس ازمرگ

07 تیر 1397 توسط آمنه نجفي

​

 نظر دهید »

هواى تودارم یاامام رضاعلیه السلام

03 تیر 1397 توسط آمنه نجفي

​مثل فرشته حرم امام رضا علیه السلام/

اوج بهشته حرم امام رضا علیه السلام/

مهمونات امشب توجنان دیده میشن/

زائرات امشب همه بخشیده میشن/

بزرگترا یادم دادن یه راه ساده/

راه ورود به قلب تو باب الجواده/

می گیرم امشب یه برات کاظمین/

وعده عشاق حرم امام حسین علیه السلام

 نظر دهید »

ابتکاری شگفت انگیزدرموردآب زمزم

29 خرداد 1397 توسط آمنه نجفي

ﺁﺏ ﺯﻣﺰﻡﺩﺭ ﺳﺎﻝ ١٩٧١ ﭘﺰﺷﻜﻰ ﺍﺩﻋﺎ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺁﺏ ﺯﻣﺰﻡ

ﻗﺎﺑﻞ ﺷﺮﺏ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﺎ

ﺍﺳﺘﻨﺎﺩ ﺑﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻛﻌﺒﻪ ﺍﺯ ﺳﻄﺢ ﺩﺭﻳﺎ

ﭘﺎﻳﻴﻨﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻣﺮﻛﺰ

ﺷﻬﺮ ﻣﻜﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ ، ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺁﺏ ﻓﺎﺿﻼﺏ ﺩﺭ

ﭼﺎﻩ ﺯﻣﺰﻡ ﺟﻤﻊ ﻣﻰ

ﺷﻮﺩ .

ﺍﻳﻦ ﺧﺒﺮ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﻣﻠﻚ ﻓﻴﺼﻞ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻭﻗﺖ

ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ

ﺗﺎ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ

ﺷﺪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﻯ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺯﻣﺰﻡ

ﺑﺮﺍﻯ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺻﻼﺣﻴﺖ ﺷﺮﺏ ﺑﻪ

ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﮕﺎﻫﻬﺎﻯ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺷﻮﺩ .

ﻭ ﻣﻬﻨﺪﺳﻰ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﻌﻴﻦ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ

ﺑﺮﺍﻯ ﺍﺧﺬ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺁﺏ

ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺷﺪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ :

ﺁﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺑﺎﺭ ﭼﺸﻤﺶ ﺑﻪ ﭼﺎﻩ ﺯﻣﺰﻡ

ﻛﻪ ﺁﺏ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻲ ﺟﻮﺷﺪ

ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﻭﻗﺘﻲ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﻳﺪ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﻗﺒﻮﻝ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ

ﺳﺨﺖ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺮﻛﻪ ﺁﺏ

ﻛﻮﭼﻜﻰ ﻛﻪ ﻃﻮﻟﺶ ﺍﺯ ١٨ ﻗﺪﻡ ﻭ ﻋﺮﺿﺶ ﺍﺯ ١٤

ﻗﺪﻡ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ ،

ﻣﻴﻠﻴﻮﻧﻬﺎ ﮔﺎﻟﻦ ﺁﺏ ﺭﺍ ﺳﺎﻟﻴﺎﻧﻪ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻔﺮ ﺁﻥ

ﺩﺭ ﻋﻬﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ

ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺗﺎ ﻛﻨﻮﻥ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ.

ﺳﭙﺲ ﻣﻌﻴﻦ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮔﻴﺮﻱ ﺍﺑﻌﺎﺩ

ﭼﺎﻩ ﻛﺮﺩ . ﻭ ﺍﺯ ﻛﺴﻲ

ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻋﻤﻖ ﺁﺏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﺪ . ﺁﻥ

ﺷﺨﺺ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻏﺴﻞ ﻛﺮﺩ

ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﺑﺮﻛﻪ ﺭﻓﺖ . ﺍﺭﺗﻔﺎﻉ ﺁﺏ ﺗﺎ ﻛﺘﻒ ﺁﻥ

ﺷﺨﺺ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﻛﻪ

ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﻣﺤﻠﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻭﺭﻭﺩ

ﺁﺏ ﺑﻴﺎﺑﺪ ﻭﻟﻲ ﭼﻴﺰﻱ ﻧﻴﺎﻓﺖ .

ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻓﻜﺮﻱ ﺑﻪ ﺫﻫﻦ ﻣﻌﻴﻦ ﺍﻟﺪﻳﻦ

ﺧﻄﻮﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺁﻥ ﻣﻜﺶ ﺁﺏ ﭼﺎﻩ

ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﻮﺩ . ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ

ﻣﻜﻨﺪﻩ ﻯ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﺤﻞ

ﺑﻮﺩ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺁﺏ ﭼﺎﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺨﺎﺯﻧﻰ ﻣﻨﺘﻘﻞ

ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﺭﺗﻔﺎﻉ ﺁﺏ ﻛﻢ

ﺷﻮﺩ ﻭ ﻣﻨﺒﻊ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﺪ ﻭﻟﻲ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﻣﻜﺶ

ﺁﺏ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﭼﻴﺰﻱ

ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻛﻨﺪ

ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻴﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺠﺪﺩﺍً ﻭﺍﺭﺩ ﺁﺏ

ﺷﻮﺩ . ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﻗﻊ ﻣﺮﺩ

ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻛﺮﺩ ﺷﻨﻬﺎﻯ ﺯﻳﺮ ﭘﺎﻳﺶ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺟﻬﺎﺕ

ﭼﺎﻩ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﻜﺶ ﺁﺏ ﺩﺭ

ﺣﺎﻝ ﺣﺮﻛﺖ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﻣﺮﺗﺒﺎً ﺍﺯ ﻻﻱ

ﺷﻨﻬﺎ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﺮﺍﻭﺵ ﺑﻪ

ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺟﺎﻯ ﺁﺑﻬﺎﻯ ﻛﺸﻴﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺭﺍ ﭘﺮ

ﻛﻨﺪ . ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺗﺮﺍﻭﺵ ﺁﺏ

ﺑﺎ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻣﻜﺶ ﺁﻥ ﻳﻜﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﻄﻮﺭﻳﻜﻪ

ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺁﺏ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﭼﺎﻩ ﺑﺎ

ﻣﻜﺶ ﻣﻜﻨﺪﻩ ﻫﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ .

ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﻌﻴﻦ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﻳﻰ ﺍﺯ ﺁﺏ

ﺑﺮﺍﻯ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺑﻪ

ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﮕﺎﻫﻬﺎﻯ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺗﺮﻙ

ﻣﻜﻪ ﺍﺯ ﻣﺴﺆﻻﻥ ﺩﺭﻣﻮﺭﺩ

ﭼﺎﻫﻬﺎﻯ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﭘﺮﺳﻴﺪ ، ﺑﻪ ﺍﻭ

ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﻛﺜﺮ ﺍﻳﻦ ﭼﺎﻫﻬﺎ

ﺧﺸﻚ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﻬﺎﻯ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ

ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﮕﺎﻫﻬﺎﻯ ﺍﺭﻭﭘﺎﻳﻰ ﺑﺎ

ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﮕﺎﻫﻬﺎﻯ ﻭﺯﺍﺭﺕ ﻛﺸﺎﻭﺭﺯﻯ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ

ﻳﻜﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩ .

ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺁﺏ ﺯﻣﺰﻡ ﺑﺎ ﺩﻳﮕﺮ ﺁﺑﻬﺎﻯ ﺷﻬﺮ ﻣﻜﻪ ﺩﺭ

ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺍﻣﻼﺡ ﻭ ﻛﻠﺴﻴﻢ ﻭ

ﻣﻨﻴﺰﻳﻮﻡ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻋﻠﺖ

ﺷﺎﺩﺍﺏ ﺷﺪﻥ ﺣﺠﺎﺝ ﺧﺴﺘﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ

ﻧﻮﺷﻴﺪﻥ ﺁﺏ ﺯﻣﺰﻡ ﺑﻮﺩ.

ﻭﻟﻲ ﻣﻬﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺁﺏ ﺯﻣﺰﻡ ﺣﺎﻭﻯ

ﺗﺮﻛﻴﺒﺎﺕ ﻓﻠﻮﺭ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ

ﺑﺎﻋﺚ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺑﺮﺩﻥ ﻣﻴﻜﺮﻭﺑﻬﺎ ﻣﻴﺸﻮﺩ .

ﻭ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﻬﺎﻯ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ

ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﮕﺎﻫﻬﺎﻯ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻛﻪ

ﺍﻳﻦ ﺁﺏ ﻛﺎﻣﻼً ﺳﺎﻟﻢ ﺍﺳﺖ .

ﺷﺎﻳﺎﻥ ﺫﻛﺮ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﺎﻩ ﺯﻣﺰﻡ ﺍﺯ ﺻﺪﻫﺎ ﺳﺎﻝ

ﭘﻴﺶ ﺗﺎ ﻛﻨﻮﻥ ﺧﺸﻚ ﻧﺸﺪﻩ

ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﺁﺏ ﺯﺍﺋﺮﺍﻥ

ﺑﻴﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺤﺮﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺁﻭﺭﺩﻩ

ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﺍﻳﻦ ﺁﺏ ﺩﺭ ﻛﻞ ﺩﻧﻴﺎ ﺗﺄﻳﻴﺪ

ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .

ﻭ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺼﺮﻑ ﻣﺪﺍﻭﻡ ﺣﺠﺎﺝ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺁﺏ

ﻧﺸﺎﻁ ﺁﻭﺭ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺻﺪﻫﺎ

ﺳﺎﻝ ﺍﻻ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺁﺏ ﺯﻣﺰﻡ ﻛﺎﻣﻼً ﻃﺒﻴﻌﻰ ﺍﺳﺖ ﻭ

ﻧﻴﺎﺯﻯ ﺑﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺳﺎﺯﻯ ﺑﺎ

ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﻓﺰﻭﺩﻥ ﻛﻠﺮ ﻧﺪﺍﺭﺩ .

ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﻏﺎﻟﺒﺎً ﺩﺭ ﺁﺏ ﭼﺎﻫﻬﺎ ﻗﺎﺭﭺ ﻭ ﺟﻠﺒﻚ

ﻣﻰ ﺭﻭﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﻐﻴﻴﺮ

ﻃﻌﻢ ﻭ ﺑﻮﻯ ﺁﺏ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﭼﺎﻩ ﺯﻣﺰﻡ

ﻫﻴﭻ ﻧﻮﻉ ﻗﺎﺭﭺ ﻭ ﺟﻠﺒﻜﻰ

ﻧﻤﻰ ﺭﻭﻳﺪ

ﺍﺑﺘﮑﺎﺭﯼ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﯿﺰ

 نظر دهید »

#شهدا

21 خرداد 1397 توسط آمنه نجفي

|مُخلِصُ الشُّهَداء|:🎈💛👇:|

بهش گفتم:

سرت روبنداز پايين زندگيتو بكن، به هيچ چيز و هيچ كس فكر نكن، ما بي طرفيم، كار به كار كسي نداريم…
گفت:

 زيارت عاشورا را خوانده اي؟…

دودسته جمله دارد، ياسلام است يالعن؛

جامعه هم دو دسته دارد،

مورد سلام اهل بيت (ع) و مورد لعنشان.

عاقبت هم دو دسته مي شود،بهشت و جهنم،

وسط ندارد.
گفتم:

 حتي بي طرف ها…!!!؟؟؟
گفت:

 در زيارت عاشورا جوابت هست…

(و شايعت و بايعت و تابعت علي قتله…)

امام صادق آن بي طرف ها را هم لعن كرده… البته زياد هم بي طرف نبودند هر كه در لشكر حسين(ع) نباشد در محفل شراب باشد يا محراب نماز… يزيدي است.
گفتم:

زمانه عوض شده… موقعيت فرق كرده.
گفت:

 باز زيارت عاشورا جوابت را داده:

(و آخر تابع له علي ذلك) تا آخر الزمان هر كسي مثل اين ها باشد لعن شده… قرار نيست كه اسمش يزيد باشد…

(كل يوم عاشورا) در هر زمان حسيني به قتلگاه مي رود… كاروان حركت كرده و هر انساني به كربلاي خودش مي رود… بايد تكليفش را با خودش روشن کند،حسيني است يا يزيدي…
گفتم:

 يعني چه…!!!؟؟؟
گفت:

 جامعه ات را نگاه كن،اگر صف حسين(ع) را پيدا نكردي به مرگ جاهليت مردي…

:|🎈
💛| #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 

#برای ش ادی روح آقا سجاد زبرجدی صلوات

 نظر دهید »

بارگاه امام علی (ع) درنجف اشرف

19 خرداد 1397 توسط آمنه نجفي

بارگاه امام علی(ع) در نجف اشرف
 
مدفن امام علی (ع) چگونه پیدا شد؟

اميرمؤمنان على عليه ‏السلام پيشواى بزرگ اسلام و امام اول شيعيان جهان در سال چهلم هجرى يعنى سى سال بعد از رحلت پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله و سلم چشم از اين دنياى مادى فروبست و روح بلندپروازش از تنگناى اين جهان به ملكوت اعلى بال و پر گشود.

به دستور حضرت علی (ع)، فرزندانش امام حسن عليه‏ السلام و امام حسين عليه‏ السلام، بدن مطهر او را در زمين مرتفعى كه عرب به آن «نجف‏» مى‏ گويد، مدفون ساختند. بدون اينكه مردم بدانند محل دفن حضرت علی (ع) كجاست.

آرى على عليه‏السلام شخصيت عالي قدرى كه با زور بازوى وى كمر كفر و سطوت شرك و بت پرستى در هم شكست و با جانبازيهاى مردانه ‏اش، تعاليم اسلام در سراسر عربستان گسترش يافت و مردم به دين خدا گرويدند، بواسطه كينه ديرينه‏ اى كه دشمنان از وى بدل گرفته و در سينه پنهان داشته بودند، چنان از خلافت و روى كار آمدن وى نگران و ناراضى بودند كه اگر دستى به قبر او پيدا مى ‏كردند، از تعرض به ساحت مقدس و مدفن مقدس آن حضرت خوددارى نمى‏ نمودند.
از اين رو مدفن اميرالمؤمنان در حدود 150 سال همچنان از انظار عموم پنهان بود و فقط ائمه طاهرين و عده ‏اى از شاگردان مخصوص آن بزرگواران از محل دفن آن حضرت آگاه بودند، و در فرصتهايى كه دست مى ‏داد، دور از چشم دشمنان، تربت پاك شاه مردان را زيارت مى‏ كردند.
 

مدفن اميرالمؤمنان در حدود 150 سال از انظار عموم پنهان بود

با اين وصف روزى هارون الرشيد در بيرون كوفه كه دشت وسيعى بود، به صيد آهو رفت. به فرمان او اطراف بيابان را قرق كردند و از هر طرف آهوان را رم مى ‏دادند تا به تيررس خليفه قرار گيرند. ناگهان چشم هارون الرشيد به يك گله آهو افتاد و آنها را دنبال كرد، شكارچيان وى نيز تازى‏ ها و بازهاى شكارى را رها كردند كه نگذارند آهوان فرار كنند.

آهوان بسرعت از تلى بالا رفتند و در آنجا خوابيده و آرام گرفتند. شكارچيان و هارون الرشيد ديدند همين كه سگها و بازهاى شكارى نزديك بلندى مى ‏رسند هر كدام به سويى پرت مى ‏شوند. آهوان بدون هيچ واهمه‏ اى از بلندى به زير مى‏ آمدند و همين كه سگها و بازهاى شكارى را بطرف آنها رها مى‏ كردند به نقطه مرتفع تل بالا رفته و آسوده مى ‏خوابيدند ولى هر بار كه سگها و بازها براى صيد آنها مى‏ خواستند از بلندى بالا روند به طرز اسرارآميزى سقوط مى‏ كردند.
 
هارون و همراهان تا سه بار شاهد اين وضع بودند، شكارچيان تعجب كردند و هارون حيران ماند. هارون دستور داد براى وى خيمه زدند و سفارش كرد بروند كوفه و مردى سالخورده كه از اوضاع آن محل اطلاع داشته باشد پيدا نموده بياورند پيرمردى فرتوت از قبيله بنى اسد را پيدا كردند و نزد هارون آوردند. هارون از پيرمرد پرسيد: آيا راجع به اين نقطه اطلاعى دارد و از گذشتگان خبرى شنيده است؟

پيرمرد گفت: اگرخليفه به من تامين بدهد كه خودم و اين محل در امان باشد اطلاعى كه دارم در اختيار مى‏ گذارم.

هارون گفت: خدا را گواه مى ‏گيرم كه از جانب من هيچگونه صدمه ‏اى به تو و اين محل نخواهد رسيد.

پير مرد گفت: پدرم براى من نقل كرده كه در زمان پدرش شيعيان عقيده داشتند كه اين بلندى محل حضرت اميرالمؤمنين على بن ابيطالب عليه‏السلام است. خدا اينجا را حريم امن خود قرار داده است و هر كس بدان پناه برد در امان خواهد بود.

هارون تا اين را شنيد از اسب پياده شد و آب خواست و وضو گرفت و در همان نقطه به نماز ايستاد سپس خود را به زمين افكند و تا سه روز گريه و زارى كرد…

هارون دستور داد گنبدى بر آن تربت پاك بنا كردند و هر بار كه به كوفه مى ‏آمد به زيارت آن حضرت مى‏ رفت. بدينگونه مدفن اميرالمؤمنين به دست‏ يكى از دشمنان آن حضرت كشف شد و زيارتگاه خاص و عام گرديد.
منبع:
نشريه كوثر شماره 10 صفحه 52
imamalinet.net

 نظر دهید »

نیایش شهیدچمران بامولایش علی(ع)

17 خرداد 1397 توسط آمنه نجفي

بخشی از نیایش شهید چمران با مولایش علی ع را بخوانید تا دلتان صفا بگیرد:👇👇👇

اگر پرستش غير از خدا مجاز بود، علي را مي پرستيدم.

به خود اجازه نمي دهم كه براي شناخت علي كلمه اي بر زبان برانم و با قدرت عقل شخصيت او و زندگي پرماجرايش را تجزيه و تحليل كنم.
شناخت علي فقط به قدرت عشق ميسر است و فقط عشق اجازه دارد به حريم علي نزديك شود.
من هم فقط به قلب سوخته ي خود اجازه مي دهم كه از علي سخن بگويد و فقط به حرمت عشق جرأت مي كنم به علي نزديك شوم. اگر شعله ي عشق او در دلم زبانه نمي كشيد، ابداً به ساحتش جسارت نمي كردم و نامش به زبان نمي راندم. ولي چه كنم كه سرتاپاي وجودم در آتش عشق او مي سوزد. هر وقت كه نام او بر زبان مي رانم يا ياد او بر دلم مي افتد، به خود مي لرزم، اشك از چشمانم فرو مي چكد، آتش دردناك و لذت بخشي وجودم را فرا مي گيرد، در او محو مي شوم، عاشقانه با او راز و نياز مي كنم، و روحم آشفته وار علي علي مي گويد آخر چگونه مي توان خداي بزرگ را پرستيد و به علي عاشق نشد؟ چگونه ممكن است به خدا كه كمال مطلق است چشم دوخت ولي كمال متعالي علي را نديده گرفت؟ عشق به علي جزئی از پرستش خداست.
هر كه را ديده ام، علي را دوست مي دارد و در مقابل عظمت و انسانيت او تعظيم مي كند. چرا اين قدر علي علي مي گوئيم و دنبال او مي رويم؟ چرا اين قدر شيفته علي هستيم؟ چرا اين قدر در عشق او مي سوزيم؟ زيرا همه ي ما مي خواهيم مثل علي باشيم، دوست داريم در عشق و كمال به درجه ي او برسيم، خوش داريم در شجاعت، در صبر، در علم و تقوا، در سخنوري، در همة فضايل اخلاقي مثل او باشيم؛ ولي مي دانيم كه حدعلي مافوق طاقت بشري است و براي ما به هيچ وجه ميسر نيست كه به حدعلي برسيم. لذا علي تبلور آرزوهاي انسان هاست كه لااقل به صورت آرزو، عطش دروني و قلبي ما را تسكين مي بخشد.
#علی_زیباترین_سروده_هستی

#شهیددکترچمران

|دعوتید به پلاک خاکی

https://sapp.ir/pelakekhaki👈🌸

 1 نظر

سؤالات راهب مسیحی ازمولا علی (ع )

16 خرداد 1397 توسط آمنه نجفي

روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند 
پس راهب رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود )و سوال کرد “خلیفه ی نبی و امین او چه کسیست؟" 

پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت ، نامم “عتیق” است 

راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ابوبکر گفت نام دیگرم “صدیق” است

راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت “نه هرگز”
پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست.ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟

راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات مارا پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم
ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید بمن امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس
راهب سه سوالش را مطرح کرد 
1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟
چه چیزاست که از آن خدا نیست؟
2)ما هو شئ لیس عندالله؟
چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟

3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟
آن چیست که خدا آن را نمیداند؟
پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند
راهب خطاب به آن سه نفر(ابوبکر و عمر و عثمان)گفت این ها شیخ ها و مردان بزرگی هستند اما متأسفانه به خود مغرور شدند و قصد بازگشت به روم کرد 
سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی ع (أمیرالمؤمنین ع) رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند.

پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام حسن ع و امام حسین ع میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند
ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی ع بپرس
راهب رو به امام علی ع کرده و پرسید نامت چیست؟
امام علی ع فرمودند نامم نزد یهودیان “الیا” نزد مسیحیان “ایلیا” نزد پدرم “علی” و نزد مادرم “حیدر” است
پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟
امام ع فرمود (او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم)

پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی 
پس به سوالاتم پاسخ بده 

و دوباره سوالاتش را مطرح کرد (ما هو الشئ الذی لیس لله و ما عند الله و لایعلمه الله) آن چیست که خدا ندارد نزد خدا نیست و خدا نمیداند؟)

امام علی ع پاسخ دادند 

آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است
آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است
 و آنچه خدا نمیداند ، شریک و همتا برای خود است
(فإن ا لله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا
فلیس من الله ظلم لأحد 
و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک)
پس راهب با شنیدن این پاسخها کمربندش را باز کرده و روی زمین انداخت ، امام علی ع را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت

 "أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معذن الحمکة”
به درستی که نامت درتورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری ص ، پس ماجرای تو با این قوم چیست؟ سپس تمام هدایا را به امام علی ع تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد.

 1 نظر

شهدا زنده اند...

16 خرداد 1397 توسط آمنه نجفي

✳ماجرای پیکر شهید بهنام محمدی که پس از ۳۱سال سالم بود.

💢تشریح ماجرای نبش قبر شهید «بهنام محمدی» توسط فرمانده پادگان دژ خرمشهر در دوران دفاع مقدس:

💥روایت سرهنگ قمری: بهنام محمدی نوجوان ۱۳ساله زبر و زرنگی بود که به او تعلیمات لازم را جهت کسب اطلاعات از دشمن داده بودم و به‌عنوان اطلاعات‌چی درخدمتم بود. 

💢شجاعت بهنام در تعویض پرچم‌ها:

💥یک روز بهنام وقتی که پرچم عراق را بالای یکی از ساختمان‌های بلند خرمشهر می‌بیند، به‌طور نامحسوسی خود را به ساختمان رسانده و به دور از چشم بعثی‌ها پرچم ایران را جایگزین پرچم عراق می‌کند؛ واقعا دیدن پرچم ایران بر فراز آن قسمت اشغال شده‌ خرمشهر روحیه مضاعفی را در بچه‌ها ایجاد کرده بود و جالب‌تر اینکه عراقی‌ها تا ۱۸آبان متوجه این موضوع نشده بودند. بهنام بعد از تعویض پرچم نزد ما آمده بود؛ دست او هنگام تعویض پرچم به دلیل ضخامت طناب، وسرعتی که در پایین کشیدن پرچم عراق و بالا بردن پرچم کشورمان داشت، مجروح شده بود. به گروهبان مقدم گفتم باند بیاورد ودست بهنام را پانسمان کند، مقدم باند را از کوله‌اش بیرون آورد، اما بهنام اجازه پانسمان دستش را نمی‌داد و با دویدن به دور من، مقدم را به دنبال خود می‌کشاند؛ به بهنام گفتم «چرا نمی‌ایستی؟! می‌خواهد پانسمانت کند تا زخمت چرک نکند»؛ بهنام رو کرد به من و گفت «باند را بگذارید برای سربازانی که مادر ندارند و تیر می‌خورند.» هرچه سعی کردیم این نوجوان ۱۳ساله اجازه نداد دستش را ببندیم؛ او یک مشت خاک روی دستش ریخت و رفت.

💢ماجرای نبش قبر شهید بهنام محمدی/ پیکر مطهری که بعد از ۳۱سال سالم بود.

💥مادر شهید محمدی می‌گفت که بهنام هرشب به خوابش می‌آید و می‌گوید «من از دوستانم جا ماندم، مرا به مسجد سلیمان ببرید»؛ به اصرار مادر شهید، ایشان را سال۹۰ نبش قبر کردند. با اجازه علما قرار بر این شد که پیکر ایشان از محل دفن به مسجد سلیمان انتقال پیدا کند. آیت‌الله جمی امام جمعه و جناب سروان دهقان بامن تماس گرفتند و گفتند شما هم برای مراسم بیایید. بلیط هواپیما گرفتم و برای نبش قبرش رفتیم، من و حاج آقا کعبی جلو رفتیم مادرش سمت راست من و پدرش روبروی من قرار داشتند خاک را برداشتند و رسیدند به نزدیکی سنگی که روی جنازه ایشان بود؛ من رفتم جلو و گفتم «بیل را کنار بگذارید، چون استخوان‌های این بچه قطعا در این مدت پوسیده و اگر تکه‌ای از این سنگ روی آن‌ها بیافتد استخوان‌ها ازبین می‌رود. بگذارید من با دست، خاک را کنار بزنم و استخوان‌هایش را سالم برداریم». آرام آرام با دستانمان خاک را کنار زدیم وبه سنگ رسیدیم، وقتی که سنگ اول را برداشتیم، با پیکر سالم شهید مواجه شدیم، من که درهمان لحظه ازحال رفتم، مادرش هم غش کرد؛ باور کردنی نبود، انگار که این بچه یک دقیقه پیش خوابیده است؛ بعد از ۳۱سال هنوز زانویش خون می‌چکید. مادر شهید محمدی، پیکر نوجوان شهیدش را ساعات زیادی در آغوش خود گرفته بود و حاضر نبود او را ازخود جدا کند؛ او می‌گفت «مردم! این بچه بوی گلاب می‌دهد؛ چرا می‌خواهید از من جدایش کنید؟ مگر نمی‌بینید که تمامی اعضایش سالم است؟ پس چرا می‌خواهید اورا دفن کنید؟ مگر شما از دست بچه من سیر شده‌اید»؛ واقعا صحنه‌ی عجیبی بود.

💢من سال گذشته مادر بهنام را دیدم؛ به من گفت «جناب سرهنگ! عجب اشتباهی کردم؛ این بچه قبل از اینکه جایش را عوض کنیم هرشب به خوابم می‌آمد وبا من حرف می‌زد و می‌گفت: جایم را عوض کنید، من از دوستانم دور افتادم، اما از وقتی که جایش را تغییر دادیم، دیگر مثل قبل به خوابم نمی‌آید»؛ من به ایشان گفتم «آیا شما ناراحتی که او خوشحال است»؛ گفت: خوشحالم از اینکه که او خوشحال است، اما ناراحتم که چرا هر شب نمی‌بینمش.:|

 2 نظر

داستان اخلاقی

14 خرداد 1397 توسط آمنه نجفي

باخدا تا خدا:نخست اخلاق خود را اصلاح کن

 بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم 

ابو علی سینا هنوز به سن بیست سال نرسیده بود که علوم زمان خود را فرا گرفت و در علوم الهی و طبیعی و ریاضی و دینیِ زمان خود، سرآمد عصر شد. روزی به مجلس درس ابو علی بن مسکویه، دانشمند معروف آن زمان، حاضر شد. با کمال غرور، گردویی را جلو ابن مسکویه افکند و گفت: مساحت سطح این را تعیین کن؟ 

ابن مسکویه جزوه هایی از یک کتاب را که در علم اخلاق و تربیت نوشته بود (کتاب طهارة الاعراق) جلو ابن سینا گرفت و گفت: تو نخست اخلاق خود را اصلاح کن تا من مساحت سطح گردو را تعیین کنم! تو به اصلاح اخلاق خود محتاج تری از من به تعیین مساحت سطح این گردو. 

ابو علی از این گفتار شرمسار شد و این جمله راهنمای اخلاقی او در همه عمر قرار گرفت. 

 

نقل از: مرتضی مطهری رحمه الله داستان راستان، ج 1، ص 71

 نظر دهید »

خمینی شعبه دیگری ندارد

14 خرداد 1397 توسط آمنه نجفي

📢📢"خمینی شعبه ی دیگری ندارد"به نام خداوندی که روح الله را

از نوفل لوشاتو به تهران آورد

امامی داشتیم که دم خدا را دید

و سیلی زد به صورت کدخدای دنیای

سلطنت طلب ها و لیبرال ها و ملی گراهای مثلا مذهبی،

دیروز امام ما پوزه ی غرب و شرق را به خاک مالید و

قدرت کوخ نشینان و مستضعفین جهان را به رخ دنیا کشید.

اما امروز مثلا خط امامی ها

با شکم پر تفسیر خواب میکنند که امام

مخالف مرگ بر امریکا بود و

باید دم کدخدای دهکده ی جهانی را ببینیم

امام ما امام پابرهنه ها بود و

مستضعفین را ولی نعمت انقلاب میدانست

امام ما چشم فتنه را کور کرد و

خلع نمود ساده لوحی ملبس را

امام ما فرمود دست و بازوی بسیجی ها را میبوسم

و هرگز دست نداد با فتنه گری

و عکس یادگاری نگرفت با هیچ براندازی

و تا زنده بود پای هیچ فتنه گری را به بیتش باز نکرد

امام ما امام خط شکن های بازی دراز و طلائیه بود

امام ما امام آن کارگر روستا زاده بود.

نه امام عافیت طلب ها و اشرافی ها

خمینی را باید در صحیفه ی نور جستجو کرد

آقایان

با برند خمینی

کلاه بر ندارید از سر امت

مکتب خمینی را باید در کلام امام خامنه ای جست

و باید از شهدای مدافع حرم آموخت

 طی طریق در خط امام را

آقایان

امام ما را خرج خستگی و پا پس کشیدنتان

از آرمان های خمینی نکنید

خمینی تحریف شدنی نیست

خمینی خمینی ست

خمینی روح خداست

و ما ادراک الخمینی

لبیک یا امام خامنه ای (مدظله العالی )

🌷 اللهم عجل لولیک الفرج 🌷

 نظر دهید »

کمک امام زمان(عج )به مردعاشق

10 خرداد 1397 توسط آمنه نجفي

ماجرای کمک امام زمان (عج) به مرد عاشق!مرد فقیری که گرفتار فقر و بیماری بود، با کمک امام زمان (عج) از مشکلات رهایی یافت و به دختر مورد علاقه اش رسید.
ماجرای کمک امام زمان (ع) به مرد عاشق!
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛این داستان در مورد فردی است که عاشق دختر همسايه شده بود. او برای رسيدن به عشقش هر کاری می‌کند ولی در آخر متوسل به درگاه امام زمان (عج) می‌شود، که با عنایت حضرت صاحب الزمان (عج) از بیماری نجات یافت و به دختر مورد علاقه‌اش رسید.
نکات بسيار تامل برانگيز در اين داستان وجود دارد. از جمله اينکه زيارت وجود مقدس حضرت می‌تواند نصيب هر کسی شود (و اين نيست که خاص عرفا يا خواص باشد) و ثانيا برای ديدار حضرت لازم نيست که حتما درخواست بسيار عارفانه‌ای داشته باشی. ظاهرا کيفيت درخواست مهم است نه نوع درخواست. اينکه هر چی می‌خواهی را خالصانه طلب کنی.
شيخ باقر کاظمی مجاور در نجف حديث کرد که در نجف اشرف مرد مومنی بود که شيخ محمد حسن سريره نام داشت. او در سلک اهل علم، مرد با صداقتی بود. بيمار بود و در نهايت تنگدستی و فقر و احتياج زندگی می‌کرد. حتی قوت و غذای روزانه خود را نداشت و بيش تر اوقات به خارج نجف در بيابان نزد اعراف اطراف نجف می‌رفت تا اين که قُوت و آذوقه ای برايی خود تهيه کند امّا آنچه به دست می‌آورد او را کفايت نمی‌کرد . با همين حال, سخت دوست داشت با دختری از اهل نجف ازدواج کند که عاشق او شده بود و او را از خانواده‌اش خواستگاری کرده بود اما فاميل های آن زن، به سبب فقر و تهی‌دستی شيخ، به او جواب مثبت نداده بودند و او از جهت اين ابتلا در همّ و غمّ شديد بود.
هنگامی که تهی دستی و بيماری او شدت يافت و از ازدواج با آن زن ناامید شد تصميم گرفت چهل شب چهارشنبه به مسجد کوفه رود تا بلکه حضرت صاحب الامر (عجل اللّه فرجه) را از ناحيه‌ای که نمی‌داند ببيند و مراد خود از او بگيرد.
شيخ باقر می‌گويد: شيخ محمد گفت: «من چهل شب چهارشنبه مواظبت کردم بر رفتن به مسجد کوفه! هنگامی که شب آخر فرا رسيد شب زمستانی و تاريکی بود و باد تندی می‌وزيد و کمی هم باران می‌باريد و من هم در دکّه‌های درب ورودی مسجد کوفه يعنی دکّه شرقی مقابل در اول که هنگام ورود به مسجد طرف چپ است نشسته بودم و نمی‌توانستم به سبب خونی که در اثر سرفه از سينه‌ام می‌آمد به داخل مسجد روم و با من هم چيزی نبود که خود را از سرما حفظ کنم و اين وضعيت، سينه ام را تنگ کرده و بر غم و غصه من شدت بخشيده و دنيا در چشمم تيره شده بود و با خود فکر می‌کردم که اين 39 شب به پايان رسید و اين آخرين شب است و من کسی را نديدم و چيزی هم بر من ظاهر نشد و من گرفتار اين سختی عظيم هستم و اين همه سختی و مشقت و ترس را در اين چهل شب تحمل کردم که از نجف به مسجد کوفه آمدم و حاصل آن ياس و نااميدی از ملاقات و برآورده شدن حاجاتم بود.
در همین زمان که در فکر بودم و کسی در مسجد نبود، آتشی روشن کردم تا قهوه‌ای را که از نجف با خود آورده بودم گرم کنم. زيرا عادت به آن داشتم و نمی‌توانستم آن را ترک کنم و قهوه هم بسيار کم بود. ناگهان شخصی را ديدم که از ناحيه در اول, به سوی من می آمد.
هنگامی که او را از دور مشاهده کردم ناراحت شدم و با خود گفتم اين عرب بيابانی از اطراف مسجد نزد من آمده است تا قهوه مرا بنوشد و من بدون قهوه در اين شب تاريک نمی‌توانم بمانم و اين امر هم بر اندوه من اضافه کرد. در اين بين که من در انديشه بودم او نزديک من آمد و به من را به اسم سلام کرد و در برابرم نشست و من متعجب شدم از اين که او اسم مرا می‌داند و گمان کردم از اعراب اطراف نجف است که من نزد او می‌روم .
از او سوال کردم از کدام قبيله هستی؟ فرمود: «از بعضي از آنها.» من شروع کردم به شمردن طوايف اعراب اطراف نجف. او در پاسخ جواب می داد: «نه !!» و من هر طايفه‌ای را ذکر می‌کردم او می‌فرمود: «از آنها نيستم.» اين امر مرا خشمگين کرد و به او گفتم: «آری تو از طريطره هستی» و اين را به صورت استهزا گفتم و اين لفظی است که معنی ندارد. او از سخن من تبسّم کرد و فرمود: «چيزی بر تو نيست که من از کجا باشم اما چه چيز سبب شده که تو به اينجا آمده ای؟»
من به او گفتم: «برای چه سوال می کنی؟» فرمود: «ضرری به تو نمی رسد اگر ما را خبر کنی.» من از حسن اخلاق و شيرينی طبع و گفتار او تعجب کردم و دلم ميل به او پيدا کرد و او هر مقدار سخن می‌گفت محبت من به او زيادتر می‌گشت. براي او سيگار از تتن درست کردم و به او دادم فرمود: «تو بکش من نمی کشم.» در فنجان برای او قهوه ريختم و به او دادم، او گرفت و کمی از آن نوشيد و باقی را به من داد و فرمود: «تو آن را بنوش.» من آن گرفتم و نوشيدم و تعجب کردم که او تمام فنجان را ننوشيده بود اما محبت من هر آن به او زياد می‌شد. به او گفتم:« ای برادر! خداوند تو را در اين شب به سوی من فرستاده تا انيس من باشی.» آيا با من نمی‌آيی که نزد قبر مسلم(ع) برويم و آنجا بنشينيم و با يکديگر صحبت کنيم؟» فرمود: «با تو می‌آيم اما جريان خودت را بگو.»
من نیز جریان خود را به او گفتم: «من واقع را برای شما می‌گويم، من در نهايت فقر و نيازمندی هستم. از آن وقتی که خود را شناختم و با اين فقر مبتلا به سرفه هستم و سال هاست که خون از سينه ام بيرون می‌آيد و معالجه آن را نمی‌دانم و به دختری از اهل محلّه مان در نجف اشرف تعلق خاطر پيدا کرده‌ام و به سبب تنگدستی ميسر نشده است که او را بگيرم. گروهی از دوستان مرا مغرور کردند و به من گفتند که در حاجت‌های خود به صاحب الزمان(عج) متوسل شو و به همین خاطر چهل شب چهارشنبه در مسجد کوفه بيتوته نما که او را خواهی ديد و حاجت تو را برآورده سازد و اين آخرين شب از چهل شب است و من در اين شب چيزی نديدم و در اين شب ها من تحمل مشقت های زيادی کردم و اين سبب آمدن من و اين خواسته ها و حوائج من می‌باشد.»
آن شخص در حالی که من غافل بودم و توجه نداشتم به من فرمود: «اما سينه ات خوب شد و اما آن زن را به زودی می‌گيری و اما تهی دستی و فقر تو باقی می‌ماند تا از دنيا بروی.» من هيچ توجه به اين سخنان نداشتم و به او گفتم: «به کنار قبر مسلم نمی‌روی؟» فرمود: «برخيز»، برخاستم و متوجه جلوی خود بودم. هنگامی که وارد زمين مسجد شدم به من فرمود: «آيا نماز تحيت مسجد نمی خوانی؟» گفتم: «چرا می‌خوانم»، سپس او نزديک شاخص که در مسجد است ايستاد و من هم پشت سر او به فاصله ايستادم و تکبيرة الاحرام گفم و مشغول قرائت سوره فاتحه شدم.
من مشغول نماز بودم و سوره حمد را می‌خواندم. او نيز فاتحه را قرائت می‌نمود اما من قرائت احدی را همانند او از زيبايی نشنيده بودم. در آن هنگام با خود گفتم: «شايد اين شخص صاحب الزمان (ع) باشد و ياد سخنان او افتادم که دلالت بر آن می‌کرد.» هنگامی که اين مطلب در دلم خطور کرد, آن بزرگوار در حال نماز بود. ناگهان نور عظيمی او را احاطه کرد که ديگر شخص آن بزرگوار را به سبب آن نور نمی‌ديدم اما او همچنان نماز می‌خواند و من صدای او را می‌شنيدم. بدنم به لرزه افتاد و از ترس نمی‌توانستم نماز را قطع کنم. پس نماز را به صورتی که بود تمام کردم و نور از سطح زمين به بالا متوجه شد و من ندبه و گريه می‌کردم و از سوء ادبم با او در مسجد معذرت خواهی می‌نمودم. به او گفتم: «شما صادق الوعد هستيد و مرا وعده داديد که با من نزد قبر مسلم برويم»، در آن هنگام که با آن نور تکلم می‌گفتم ديدم آن نور به سمت حرم مسلم حرکت کرد و من نیز با او حرکت کردم. آن نور داخل حرم شد و در بالاي قُبّه قرار گرفت و همچنان بود و من گريه و ندبه می‌کردم تا فجر دميد و آن نور عروج کرد.
هنگامی که صبح شد متوجه قول او شدم که فرمود: «سينه ات خوب شد.» ديدم سينه‌ام صحيح و سالم است و ديگر سرفه نمی‌کنم و يک هفته بيش نگذشت که خداوند گرفتن آن زن همسايه را آسان کرد و از جايی که گمان نمی‌کردم فراهم شد. اما فقر و تهی‌دستی‌ام همچنان باقی ماند همان‌طور که حضرت صاحب الزمان (صلوات اللّه و سلامه عليه و علي آبائه الطاهرين) خبر داده بود.
منبع:امام مهدی، نظری منفرد، حکايت 10

 نظر دهید »

خاطره ارسید علی خامنه ای

10 خرداد 1397 توسط آمنه نجفي

♦روایت بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه کتاب تهران♦✅خاطره‌ی جالب آیت‌الله خامنه‌ای از مترجم کتاب خانواده‌ی تیبو آقا رسیدند غرفه‌ی انتشارات نیلوفر، مثل همه جا خوش و بش کردند و از تازه‌ها سوال کردند. کتابی نظرشان را جلب کرد و پرسیدند این همان چهارجلدی قدیمی است؟ و جواب گرفتند بله. پرسیدند مترجمش چه کسی بود؟ گفتند ابوالحسن نجفی.

آقا گفت: آها ابوالحسن نجفی… بگذارید یک ماجرایی را تعریف کنم. سالها قبل ابوالحسن نجفی با آقای مرحوم حبیبی و چند نفر دیگر از بزرگان ادبیات آمدند پیش ما. من پرسیدم «شما مترجم “خانواده تیبو” هستید؟» آقای نجفی از اینکه من اسم این رمان را بلدم تعجب کردند. بعد که نشستیم من از رمان تعریف کردم و نقدی هم به ترجمه ایشان گفتم. آقای نجفی با تعجب بیشتر پرسید: «شما واقعا هر چهار جلد را خوانده‌اید؟ من اصلا فکرش را نمیکردم شما حتی اسمش را شنیده باشید!»

آقا با خنده ادامه داد: گفتم حالا خوانده بودم دیگر… خدا آقای ابوالحسن نجفی را بیامرزد. کتاب خانواده‌ی تیبو رمان خیلی خوبی بود که متاسفانه در حد قدرش معروف نشد.

خانواده تیبو رمان بلندی است که توسط روژه مارتن دوگار نویسنده فرانسوی و برنده جایزه نوبل ادبیات نوشته شده‌است. این رمان از سویی به بررسی وقایع اروپا در سالهای ابتدایی قرن بیستم و سالهای جنگ اول جهانی می‌پردازد و از سویی دیگر همگام با آن شرح وقایع خانواده ثروتمند و فرهیخته فرانسوی یعنی خانواده تیبو را توصیف می‌کند.

 نظر دهید »

اهمیت ولایت

10 خرداد 1397 توسط آمنه نجفي

✅ 💥 همه بخونید و منتشر کنید:
چرا ولایت انقدر مهمه؟
🔸 یکی از دوستان میگفت چرا همه اعمالمون باید طبق امر ولایت باشه؟

😒
🌹 بهش گفتم: همونطور که میدونی تنها راه لذت بردن از زندگی اینه که “با هوای نفسمون مخالفت کنیم".
🔸گفت بله. همینطوره.
🌹 گفتم: اما این مخالف و مبارزه باید “برنامه” داشته باشه. بدون برنامه حتما شکست میخوریم و لذتی نمیبریم.❌
⭕️ چون اگه خودمون بخوایم برنامه ریزی کنیم، بازم هوای نفسمون توی برنامه ریختن دخالت داره و کار خراب میشه!
🔸گفت پس راه چاره چیه؟
🌹 گفتم راهش اینه که “یه نفر دیگه دستور بده". اینجوری مبارزه با نفسامون نتیجه میده.:)👌
✅ ما به همین موضوع که یه نفر دیگه باید دستور بده میگیم “ولایت”
و به کسی که بهمون دستور میده میگیم “ولی".
🔸گفت: آهان الان فهمیدم! در واقع ولایت به ادم کمک میکنه تا مبارزه با نفساش واقعی بشه و لذت کامل رو ببره. درسته؟
🌹 گفتم: بله؛ زدی به هدف! :)

اگه آدم هزاران مبارزه با نفس رو “طبق میل خودش” انجام بده بازم فایده ای نداره.
✅ ولی اگه “طبق میل خدا” مبارزه کرد، اون مبارزه ارزشمنده و باعث لذت بردن انسان از زندگیش میشه.
⭕️ و به میزانی که انسان ها از حرفای ولایت دور بشن، زندگیشون سخت تر خواهد شد…
💢 و نکته مهم ماجرا اینه که، اگه کسی طبق حرف خدا عمل نکنه
به طور خودکار طبق امر شیاطین عمل خواهد کرد… 
🌺 اگه دنبال یه زندگی خوب و پر از لذتی، تنها راهش “مبارزه با نفس، طبق امر ولایت هست".
روش فکر کن….👌
💠🍀💠

 نظر دهید »

شهادت

10 خرداد 1397 توسط آمنه نجفي

شهید منیره سیف

🌸 در آن سال ها که اوج حملات ناجوانمردانه صدام و حامیان غربی وشرقیش در جبهه ها بود من و تنها پسرم در منطقه عملیاتی غرب کشور بودیم که این اتفاق ناگوار برای خانواده من رخ داد ماجرا از این قرار بود که دختر نوعروسم منیره با نهاد های انقلابی همکاری فرهنگی داشت چون در آن سالها شرایط به گونه ای بود که هر کس در قبال انقلاب احساس وظیفه می نمود منافقین آمریکایی او را شناسایی کرده بودند و در چندین نامه او را به ترور تهدیدکرده بودند ولی او همچنان به وظیفه اسلامی و انقلابی خود عمل می کرد ، تا اینکه در یکی از شبهای شهریور سال ۶۰ وقتی مطمئن شدند مردی در خانه نیست در حالی که سفره شام پهن بود درب حیاط را میزنند و به محض اینکه منیره به جلوی در ب منزل می رود نارنجک را داخل خانه پرت می‌کنند که او با ایثار خود را روی نارنجک می اندازد و از کشته شدن سایر اعضای خانواده که شامل خواهران و مادرش بود جلوگیری می‌کند.

@Shohada

 نظر دهید »

شهیدضرغام

17 فروردین 1397 توسط آمنه نجفي

..

.

🌹شهید شاهرخ ضرغام🌹 💠سفر به مشهد💠

کاباره را رها کرد. عصر بود که آمد خانه. بی مقدمه گفت: پاشین! پاشین وسایلتون رو جمع کنید می خوایم بریم مشهد!

مادر با تعجب پرسید: مشهد! جدی می گی!

گفت: آره بابا، بلیط گرفتم. دو ساعت دیگه باید حرکت کنیم.

باور کردنی نبود. دو ساعت بعد داخل اتوبوس بودیم. در راه مشهد. مادر خیلی خوشحال بود. خیلی شاهرخ را دعا کرد. چند سالی بود که مشهد نرفته بودیم.

فردا صبح رسیدیم مشهد. مستقیم رفتیم حرم. شاهرخ سریع رفت جلو، با آن هیکل همه را کنار زد و خودش را چسباند به ضریح! بعد هم آمد عقب و یک پیرمرد را که نمی توانست جلو برود را بلند کرد و آورد جلوی ضریح.

عصرهمان روز از مسافرخانه حرکت کردم به سوی حرم. شاهرخ زودتر از من رفته بود. می خواستم وارد صحن اسماعیل طلائی شوم. یکدفعه دیدم کنار درب ورودی شاهرخ روی زمین نشسته . رو به سمت گنبد. آهسته رفتم و پشت سرش نشستم. شانه هایش مرتب تکان می خورد. حال خوشی پیدا کرده بود.

خیره شده بود به گنبد و داشت با آقا حرف می زد.

مرتب می گفت: خدا، من بد کردم. من غلط کردم، اما می خوام توبه کنم.

خدایا منو ببخش! یا امام رضا(ع) به دادم برس. من عمرم رو تباه کردم.

اشک از چشمان من هم جاری شد. شاهرخ یک ساعتی به همین حالت بود. توی حال خودش بود و با آقا حرف می زد.

دو روز بعد برگشتیم تهران، شاهرخ در مشهد واقعاً توبه کرد. همه خلافکاری های گذشته را رها کرد.
منبع: ابر و باد🌐
#شهید_شاهرخ_ضرغام➕

 نظر دهید »

مضرات موسیقی

17 فروردین 1397 توسط آمنه نجفي

بررگترین ضرر:

بزرگ ترین ‌ضرر موسیقی‌های مبتذل و لهوی دوری ‌از خدا است‌.

سعادت ‌یاد خدا است ‌که ‌مایه‌ حیات ‌و اطمینان ‌قلب ‌می‌شود. کارهای‌غفلت ‌آور در اسلام ‌ناروا قلمداد شده ‌، موسیقی ‌و غنا و رقص ‌و مجالس ‌لهو و لعب ‌نقش ‌مؤثری ‌در غفلت ‌از خدا دارد.

‌اسلام‌ چیزی ‌را بدون ‌جهت ‌حرام ‌نمی‌کند. ‌موسیقی ‌چون ‌از جهات‌ مختلف ‌زیان ‌بخش‌است‌، در اسلام‌ تحریم شده است‌.

مسعده ‌بن ‌زیاد می‌گوید: در خدمت ‌امام ‌ششم ‌بودم ‌که ‌شخصی‌گفت‌: در همسایگی ‌من ‌کسانی ‌هستند که‌ کنیزهای ‌آوازه ‌خوان ‌و موسیقی دان ‌دارند . گاه ‌و بیگاه ‌می‌خوانند و می‌نوازند. گاهی‌ که ‌برای ‌کاری ‌به ‌طرف ‌دیوار خانة ‌آنان‌

می ‌روم‌، اندکی توقف ‌می‌کنم ‌تا آواز آن‌ها را بهتر و بیش تر بشنوم‌! حضرت ‌فرمود: دیگر این‌ کار را تکرار مکن‌.

پیامبر(ص‌) فرمود: خدا مرا به ‌رسالت ‌بر انگیخته است ‌تا برای ‌مردم ‌جهان ‌رحمت ‌باشم ‌. آنان ‌را به ‌سوی ‌سعادت‌ راهنمایی ‌کنم‌. خدا فرمان ‌داده ‌که ‌آلات ‌موسیقی ‌را محو کنم‌ و کارهای‌ جاهلیّت ‌را براندازم‌.

اگر انسان ‌خود را در وادی ‌موسیقی‌های ‌مهیّج ‌و مطرب ‌و رقص ‌و پای ‌کوبی ‌بیاندازد، کم‌کم ‌از خوبان ‌و خوبی‌ها فاصله ‌می‌گیرد.

از تلاوت ‌قرآن‌، رفتن ‌به‌ مساجد، خواندن ‌نماز و دوستان ‌صالح ‌فاصله ‌می‌گیرد، به ‌حدّی ‌می‌رسد که ‌اصلاً از خوبی‌ها بدش ‌می‌آید . بد و بدی‌ها را دوست ‌می‌دارد . همواره ‌با آن‌ها همراه ‌می‌شود.

بدترین آثار منفی خانوادگی موسیقی که تجربه آن را نیز ثابت کرده، آن است که غیرت ناموسی را در مردان و عفت و حیا را در زنان از بین می برد.

با آنچه در مورد ضررهای موسیقی اشاره شد، روشن می شود که موسیقی نه تنها غذای روح نیست، بلکه موسیقی لهوی سبب بیمارشدن روح و روان می گردد و روح را معتاد و آلوده می کند.

اگر موسیقی برای روح انسان مفید بود، محال بود که اسلام آن را حرام کند

منبع: http://music-elmi.blogsky.com

 نظر دهید »

جادوی عنبرنسارا

14 فروردین 1397 توسط آمنه نجفي

💎 🔹 پدیده ای به نام عنبر نسارا (مورد تائید از دوران ابن سینا تا دانشکده علوم پزشکی شهید بهشتی)
عنبر نسارا، پشگل الاغ ماده (به گویش محلی ماچه الاغ) است 😑 . تعجب نکنید! عنبر نسا سرگین الاغ ماده ای است که در بهار جمع آوری میشود. ابن سینا دود عنبر نسارا را برای بیماریها تجویز میکرد! در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی اجزای عنبر نساء با استفاده از روش کروماتوگرافی از یکدیگر جدا شدند و تائید شد که عنبر نسارا خواص آنتی اکسیدانی، آنتی باکتریال، ضد قارچ و ضد التهابی و خواص ضد میکروبی و ضد باکتریایی دارد! الاغ ماده از فصل بهار از بهترین گیاهان دارویی تغذیه میکند و دود کردن آن در واقع یعنی دود کردن صدها گیاه دارویی مختلف یکجا! این دود هییییچ اثر سوئی بر بیمار ندارد! بوی عنبرنسارا #خوشایند_نیست! اما چرا الاغ ماده؟طبع الاغ ماده خنک است و طبع مریضی و عفونت گرم است. الاغ نر برعکسِ الاغ ماده، طبع گرم دارد. به همین دلیل استفاده از پشگل الاغ نر بیماری را تشدید و پشگل الاغ ماده بیماری را آرام میکند! روش استفاده: پشگل الاغ ماده را که از عطاری تهیه شده مثل اسفند روی آتش میگذارند و دود خارج شده از آن را استنشاق میکنند و یا اجازه میدهند دودِ آن با بدن (بخشی که دچار بیماری شده) تماس داشته باشد! اما دود عنبر نسارا چه میکند؟

💯 درمان سرماخوردگی 💯 درمان سینوزیت 💯 درمان میگرن و سردرد 💯 درمان کهیر، اگزما، هر نوع خارش پوستی 💯 در درمان و بهبود زخم ختنه معجزه میکند! 💯 زخمهای پس از سوختگی را از بین میبرد. 💯 در درمان خون دماغ مفید است. 💯 گوش درد و عفونت گوش را از بین میبرد! 💯 صرع را درمان میکند! 💯 برای کاهش خونریزی و کوتاه کردن دوره عادت ماهیانه بانوان مفیدست. 💯 عفونتهای واژینال را نابود میکند(دود باید با بدن تماس پیدا کند)! 💯 قارچ پوستی و قارچ واژینال و کیست را نابود میکند! 💯 در درمان و کاهش عوارض بواسیر بسیار موثرست. 💯 دندان درد را بخصوص اگر ناشی از عفونت باشد کم میکند! 💯 دود عنبر نسارا فرآیند زایمان طبیعی را آسان تر خواهد کرد! 💯 در دفع جنین مرده از بدن زنان معجزه میکند! 💯 مشکلات تنفسی مثل آلرژی فصلی و تنگی نفس را نابود میکند! 💯 دانه های آبله مرغان را خشک میکند! 💯 گل مژه و عفونت چشم را از بین میبرد! 💯 ویروس های معلق در هوا را از بین میبرد و از واگیر بیماری جلوگیری میکند! 💯 مخملک، سیاه سرفه و یا یرقان کودک را برطرف میکند. 💯 تب خال را برطرف و از ترکیدن تبخال پیشگیری میکند!
🔴 انتشار دهید همه بدانند 🔴 
📎 کانال پروفسور سمیعی 👇 

JOIN ➡ @drsamiie 💎 

https://telegram.me/joinchat/AAAAAERgI9p6vOuafz949g

 نظر دهید »

جمهوری اسلامی ایران

13 فروردین 1397 توسط آمنه نجفي

به نام خدا
✍ایران به وقت جمهوری اسلامی
🔹دوازدهم فروردین سال پنجاه و هشت را می توان نقطه پیروزی کامل انقلاب اسلامی دانست ، چرا که تا پیش از آن گروه های مختلف از چپ های مارکسیسم تا لیبرالیسم های التقاطی مذهبی هر کدام به دنبال مصادره انقلاب برای عقاید خود بودند 🌀
🔹اینکه اساسا هیچ انقلابی پس از پیروزی و در اوج قدرت خود را به رفراندوم نمی گذارد به خودی خود اقدامی بی سابقه و نقطه درخشانی در حیات این انقلاب است ، که البته امام ره بعنوان معمار انقلاب با دقتی بی نظیر، و با شناخت کامل از همه جریانات و نقاط وابسته جریانهای چپ و راست به شوروی و آمریکا ، آنچه را که به رفراندوم گذاشتند، بودن یا نبودن یک حاکمیت اسلامی بود که تکلیف جریان اسلامگرای حقیقی با جامعه ی ایرانیِ نجات یافته از طاغوت را مشخص میکرد🌀 
✅جمهوری اسلامی ، نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر ، این فرمان امام ره برای اجرای رفراندوم‌بود 🌀
✳️ رای قاطع مردم به ایجاد جمهوری اسلامی دو نتیجه قطعی ایجاد کرد ؛ اول تکلیف سنگین و راه پر پیچ و خم آینده را پیش روی یاران حقیقی انقلاب گذاشت و دوم ، موجب صف بندی دشمنانی شد که امید به مصادره انقلاب داشتند🔘
✅بحمدلله جمهوری اسلامی ایران چهل سال است که توانسته مدلی از حاکمیت دینی موفق را در عرصه های مختلف به نمایش بگذارد ، هر چند همانگونه که رهبر فرزانه و معظم انقلاب فرمودند رسانه های تبلیغاتی دشمن چیز دیگری را میگویند، لیکن دستاوردهای مادی و معنوی جمهوری اسلامی به شکلی است که حتی بیگانگان و دشمنان هم در بسیاری از موضوعات نتوانستند آنها را کتمان نمایند🌀
✔️اما دشمن و دشمنیها تمام نشده و همچنان ادامه دارد ، بلکه افزایش یافته و در دورانی هستیم که به جهت نزدیکی جدی جمهوری اسلامی به قله های پیشرفت ، دشمنان این نظام مقدس از همه حربه های خود به ویژه نفوذ در دستگاههای تصمیم گیر و تصمیم ساز کمال استفاده را میبرند🔘
◾️حملات دشمن هم به دو عنصر جمهوریت یعنی مردمسالاری و اسلامیت یعنی تدین اجتماعی بین افراد آنها تقسیم شده و در حال پیگیری است، حمله به اصل انتخابات ، تلاش در ابطال آرا ، سعی در ایجاد درگیری های قومی و قبیله ای ، وارد کردن فشار سنگین معیشتی و تعمد در ایجاد نارضایتی اقتصادی بخش حمله ی جریان نفوذ به عنصر جمهوریت است که متاسفانه تعدادی از این نفوذی ها در مناصب دولتی و مجلس حضور دارند ، از سوی دیگر تهاجم به شورای نگهبان ، تخریب قوه قضائیه ، توهین و حمله به مجلس خبرگان نیز ، برنامه نفوذ برای حمله یه عنصر اسلامیت است که سردمدار این بخش در حال حاضر دو رییس جمهور قبلی و تعدادی از یاران آنها هستند🔘
🎯پ . ن :هر چند این حملات اذیتهایی برای کشور ایجاد کرده و آسیبهایی رسانده است، لیکن سرجمع جمهوری اسلامی ثابت کرده که اینجا ایران به وقت جمهوری اسلامی است که همچنان ایستاده و در حال رشد است، و قطار انقلاب مخالفان و دشمنان این نظام را پیاده میکند و البته آنانکه از قطار انقلاب پیاده میشوند، دچار رسوایی دنیا و آخرت می شوند🌀
#حسین_امیدیان 
t.me/Omidiaan_Hossein

 نظر دهید »

سیره عملی حضرت زهرا سلام الله علیها

14 اسفند 1396 توسط آمنه نجفي

سیرۀ عملی حضرت زهرا(سلام ا… علیها)رب صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
امام حسن عسگری(علیه السلام) فرمودند: زنی خدمت حضرت فاطمه(سلام ا… علیها) شرفیاب شد و گفت مادر ناتوانی دارم که در امر نمازش به مسأله مشکلی برخورد کرده است و مرا خدمت شما فرستاده که سؤال کنم و مسأله را طرح نمود.

حضرت فاطمه(سلام ا… علیها) جواب آن مسأله را داد.

آن زن برای دومین بار مسأله دیگری پرسید حضرت جوابش را داد بعد از آن مسأله سوم را پرسید و همچنین تا ده مسأله شد.

آنگاه آن زن از کثرت سؤال خجالت کشید و عرض کرد:

ای دختر رسول خدا دیگر مزاحم نمی شوم.خسته شدید! 

فاطمه فرمود: خجالت نکش هر سؤالی داری بفرما تا جواب دهم من از سؤالات تو خسته نمی شوم. بلکه با کمال میل جواب می دهم.

اگر کسی اجیر شود که بار سنگینی را حمل کند و در ازای آن مبلغ صدهزار سکه طلا اجرت بگیرد، آیا از حمل بار خسته می شود؟!

زن پاسخ داد: نه زیرا به خاطر آن مزد زیادی که دریافت می کند خسته نخواهد شد.

حضرت فاطمه(سلام ا… علیها) فرمود:خدا در برابر جواب هر مسأله آنقدر به من ثواب می دهد که بیشتر از اینکه بین زمین و آسمان پر از مروارید باشد.با این وجود آیا از جواب دادن مسأله خسته شوم؟!

از پدرم شنیدم که می فرمود: علماء شیعۀ ما در قیامت محشور می شوند و خدا به مقدار علوم آنها و مراتب جدّیت و کوششان در راه ارشاد و هدایت مردم به آنان خلعت و ثواب عطا می کند. حتی به یکی از آنها تعداد یک میلیون حلّه از نور عطا می فرماید.

سپس منادی حق تعالی ندا می دهد.
ای کسانیکه ایتام محمد را حفاظت نمودید (تکفل نمودید) در آن هنگام که از امامانشان منقطع بودند. اینان شاگردان شما و ایتامی هستند که در تحت تکفل علوم شما به دینداری خویش ادامه دادند و ارشاد و هدایت شدند و به مقداریکه در دنیا از علوم شما استفاده کردند به آن خلعت بدهید

آنگاه حضرت زهرا(سلام ا… علیها) در دنبالۀ فرمایششان فرمودند: یک نخ از این خلعت ها هزار هزار مرتبه بهتر است از آنچه خورشید بر آن می تابد. زیرا امور دنیوی با کدورت و گرفتاری آلوده است. اما نعمت های اخروی نقص و عیب ندارد.

(بر گرفته از کتاب سیره عملی اهل بیت علیه السلام سید کاظم ارفع، بحارالانوار ج2، ص3)

 نظر دهید »

القاب حضرت زهرا(س)

14 اسفند 1396 توسط آمنه نجفي

ابن شهرآشوب درکتاب مناقب آورده است:

کنیه های آن حضرت : ام الحسن,ام الحسین,ام المحسن,ام الأئمه,وام ابیهااست.

ابن بابویه به سندمعتبرازامام صادق علیه السلام روایت کرده است :

برای فاطمه نزدخداوند عزوجل نه اسم وجودداردکه آن اسمها عبارتنداز:فاطمه,صدیقه,مبارکه,طاهره,زکیه,راضیه,مرضیه,زهرا و محدثه

 نظر دهید »

مقام منزلت حضرت زهرا سلام الله علیها

14 اسفند 1396 توسط آمنه نجفي

شناخت فاطمه علیها السّلام
امام صادق علیه السّلام می فرماید: “فمن عرف فاطمة حقّ معرفتها فقد ادرک لیلة القدر؛هر کس به شناخت حقیقی فاطمه علیها السّلام دست یابد، بی گمان شب قدر را درک کرده است.”

 1 نظر

آفرینش زن

14 اسفند 1396 توسط آمنه نجفي

مجله دیدار آشنا فروردین و اردیبهشت 1378، شماره 10جایگاه زن در خلقت

شخصیت زن و حقوق وی، از مسائلی است که در طول تاریخ همواره مظلوم واقع شده است. هرچند در جهان کنونی درباره آن بسیار سخن گفته و کتاب نوشته شده. اما واقعیت آن است که این مظلومیت در جهان متمدن کنونی هنوز وجود دارد.

در اعصار گذشته، همواره زن را موجودی پست می شمردند و او را عضوی ناقص که طفیلی و سربار جامعه

است معرفی می کردند و تفاوت های او را با مرد، مایه نقصان او می دانستند. اما بر عکس در قرن اخیر در هر محفلی سخن از زن، شخصیت و حقوق اوست. مخصوصا در جوامع غربی که مبارزه برای آزادی زن بیداد می کند. جالب این جاست که هرچند این دو دوره از لحاظ تقدم و تاخر زمانی با هم اختلاف و فاصله دارند، اما شیوه برخورد با زن هیچگاه عوض نشده است; به دیگر سخن اگرچه شعارها و شخصیت ظاهری به زن دادن نسبت به گذشته جلوه ای زیباتر به خود گرفته اما نفس الامر با گذشته هیچ تفاوتی نکرده است.

در گذشته، به زن سرکوفت ناقص بودن می زدند و او را مجبور می کردند برای کم جلوه کردن نقص خویش، همیشه خود را محتاج مرد و زیر سایه او بداند و سعی کند تا می تواند کاری کند که مردها از او راضی باشند و در نتیجه، همواره در کنج خانه بماند و از کمال علمی و معنوی محروم بشود و بدین روی، خود نیز باور کرده بودکه عضو ناقص اجتماع است و خود را مستحق شخصیت و حقوق نمی دانست.

در هر حال، هر دو دوره در پایمال کردن شخصیت و حقوق زن مشترک بوده اند و چه بسا ضربه دوره دوم بسیار مخرب تر بوده است. جوامع غربی، شخصیت و ارزش زن را در استفاده ابزاری از وی می داند.

ملاک پذیرش یک زن در غرب، این است که خود را بیش تر در معرض دیگران قرار بدهد. متاسفانه در پیش از انقلاب، تب مبارزه برای آزادی زن به ایران هم سرایت کرده بود. حکومت پهلوی سعی داشت به هر شکلی که شده چادر را از سر زنان بردارد و بالاجبار آن ها را در جایگاه رفیع خود بنشاند و با انجام مراسم های گوناگون از قبیل انتخاب دختر شایسته و… ایران را به ماکتی از غرب تبدیل کرده بودند. و به قول امام عزیزمان رحمه الله «در دوره اختناق می خواستند زنان جنگجوی ما را ننگجو بار آورند.»

به این ترتیب، آن ها زن را حتی بالاتر از مرد حساب می کردند و این بار برعکس دوره قبل، تفاوت های زن و مرد را نقص برای مرد می دانستند!
ولی واقعیت این است که زن در هیچ کدام از این دو دوره، شخصیت واقعی خود را نیافته و در هر دو دوره از رشد و کمال علمی و معنوی خود باز مانده است.
در این جاست که پای اسلام ناب به عنوان حامی واقعی زن به میان می آید. آنچه اسلام در مورد زن می گوید، کاملا با آنچه در جهان امروز بدان عمل می شود تفاوت دارد; اسلام زن را همانند مرد، انسانی بزرگ با شخصیتی مستقل می داند که تا اوج ملکوت می تواند پرواز کند. اسلام با قرار دادن محور تقوا برای سنجش انسان ها، ملاک برتری افراد را نسبت به دیگران، صرفا داشتن تقوای بیش تر می داند.

خلقت انسان
در اندیشه قرآن انسان از خاک آفریده شده و بازگشت همه به خاک و مبعوث شدن همه نیز از خاک می باشد: «منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تارة اخری ». 
هم چنین قرآن خلقت انسان را به هفت مرحله تقسیم می کند. تفسیر نمونه در توضیح آیه 67 سوره مؤمن می نویسد: «.. به این ترتیب نخستین مرحله، مرحله تراب و خاک است. مرحله دوم، مرحله نطفه که مربوط به همه انسان هاست جز آدم و حوا. مرحله سوم، مرحله ای است که نطفه تکامل یافته و رشد قابل ملاحظه ای نموده و به صورت یک لخته خون بسته در آمده است. پس از این مرحله «مضغه » (چیزی شبیه به گوشت جویده) و مرحله ظهور اعضا، مرحله حس و حرکت است که در این جا چهارمین مرحله را مرحله تولد جنین ذکر می کنند و مرحله پنجم را مرحله تکامل قدرت و قوت جنسی که (بعضی آن را سن سی سالگی می دانند) قرآن از آن تعبیر به «بلوغ اشد» کرده است. از آن به بعد، مرحله عقب گرد و از دست دادن نیروها آغاز می شود و تدریجا دوران پیری که مرحله ششم است فرا می رسد. سرانجام پایان عمر، که آخرین مرحله است فرا می رسد و انتقال از این سرا به سرای جاویدان تحقق می یابد» 

خلقت زن در آینه ادیان و اندیشه ها
به راستی خلقت زن چگونه است؟ آیا او هم خلقتی همانند مرد دارد؟ آیا تفاوتی از لحاظ ترکیب ماده و جسم بین زن و مرد وجود دارد؟ یا به تعبیر بعضی ها که مرد را موجودی برتر می دانند، آیا از آفرینش برتر نیز نسبت به زن برخوردار است و «زن خلقتی ناقص دارد»؟
برای پاسخ به سؤالات فوق ابتدا به بررسی نظریات مختلف در این باره پرداخته و سپس نظر اسلام را مطرح می کنیم.
قدیمی ترین نظریه در این زمینه، نظریه افلاطون است که می گوید: «انسان در اول دو جزء نبود بلکه در اثر ارتکاب گناه، مورد غضب خداوند قرار گرفت و به دو جزء نر و ماده تقسیم گردید». «ایرانیان باستان نیز اعتقاد داشتند، کیومرث اولین انسان بود که وارد زمین گردید و سی سال در کوهستان ها زندگی نمود و در موقع مرگ نطفه ای از پشتش چکید و در اثر تابش آفتاب خشکید تا چهل سال دیگر در روز مهرگان (16 مهر) که جشن باستانی است به صورت دو ساقه ریواس از زمین رویید، آنگاه به شکل انسان یکی به نام «میشانه » جنس ماده و دیگری «میشه » جنس نر در آمدند.» 
«کاتولیک ها، معتقدند که روح مرد با روح زن فرق دارد و تنها مریم در میان زنان دارای روح معادل با مردان است و روح بقیه زنان حالت بین انسان و حیوان دارد.» 
یهودیان معتقدند: «حوا از آخرین دنده چپ آدم آفریده شده است » و نیز در تورات (تحریف شده) آمده است: «خدا گفت: درست نیست آدم تنها بماند لذا حوا را آفرید …» 
«بهاگواد گیتا - که دارای آیین هندو می باشد - عقیده کلی را این گونه تشریح می کند: این فقط روح گنهکار است که به صورت زن متولد می شود.» 
«در کتاب لجبکی - کتاب مذهبی ژاپن باستان - در قسمت خلقت انسان نوشته شده است: آماتراسو - اله آفتاب - که خدای خدایان است مرد و زن را یکسان آفرید ولی زن نتوانست از این تساوی بهره گیرد، لذا مرد برتر گردید.» 

نظر اسلام در خلقت زن
اگر بخواهیم دقیقا نظر اسلام را مورد بررسی قرار بدهیم، باید ببینیم نظر قرآن درباره خلقت زن و مرد چیست. قرآن کریم در آیات متعددی این موضوع را مطرح کرده است; از جمله آیه 21 سوره روم، 27 نحل، 11 شوری، 49 ذاریات، و آیه 1 سوره نساء. از باب نمونه و رعایت اختصار، به تفسیر و توضیح آیه اول سوره نساء پرداخته و نظریات مختلف مفسران و دانشمندان را در این مورد، بررسی می نماییم:
یایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها…»; تعدادی از مفسران و دانشمندان اهل تسنن اعتقاد دارند که زن از دنده چپ مرد آفریده شده است. از جلمه طبری پس از این که در تفسیر خود نظرات مختلف محدثین را در این مورد می آورد، به بررسی آن ها می پردازد. هرچند که در آخر نظر خود را بیان نمی دارد، اما آنچه از شواهد به دست می آید این است که او هم این نظریه را بیش تر قبول دارد و حتی در تاریخ خود (تاریخ طبری) این گونه می آورد: «.. خدا آدم را در بهشت قرار داد که در آن تنها همی رفت و همسری نداشت که بدو آرام گیرد لحظه ای بخفت و چون بیدار شد زنی را بالای سر خود دید که خدای از دنده او خلق کرده بود… به گفته اهل تورات و دیگر مطلعان، خوابی برای او [آدم] انداخت. آن گاه یک دنده او را از طرف چپ بگرفت و جای آن را از گوشت پرکرد و آدم هم چنان در خواب بود تا خدا از دنده وی حوا را بیافرید…» 

 نظر دهید »

مادر

14 اسفند 1396 توسط آمنه نجفي

☘🌹☘🌹☘🌹🌹☘یک زن گران بها ترین اعجاز خداست

برای داشتنش باید وضوی باران گرفت

و به نام عشق،

شبنم وار برعطر او سجده کرد

وهزار هزار گل سرخ را تسبیح 

لحظه هایش نمود.

او اجابت میکند،عشقی ،بالاتر از خورشید 

و زیباتر از مهتاب را

و تنها یک زن میداند آیین دوست 

داشتن را .

و آنقدر زیبا هدیه میکند این 

عشق راکه سیراب شوی .

آری میدانی که او

الهه ی عشق است

وبهشت کمترین سرزمین اوست
تقدیم به همه ی مادران ،زنان و دختران سرزمینم……

 نظر دهید »

اجل

14 اسفند 1396 توسط آمنه نجفي

🍁 
به گورستان گذر کن تا ببینی

                   چه خوردند وچه پوشیدند وبردند
دو روزی زندگی کردند وآخر

                   به هرحالی که بودندجان سپردند
طمع بسیار کردند مال دنیا

                    ز روزی بیشتر هرگز نخوردند
همانانی که بودند نورچشمی

                   تنش را در لحد محکم فشردند
اگر شاه وگدا،نادار و دارا

                    اجل آمد نفس بگرفت مُردند

.

 نظر دهید »

عصرغیبت

13 اسفند 1396 توسط آمنه نجفي

مردمان عصر غیبت از اهل همه زمان ها با فضیلت ترند 

 عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْكَابُلِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ تَمْتَدُّ الْغَيْبَةُ بِوَلِيِّ اللَّهِ الثَّانِي عَشَرَ مِنْ أَوْصِيَاءِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُ يَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّيْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْراً وَ قَالَ ع انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَج.
 ابی حمزه ثمالی از ابو خالد كابلى روايت مي كند كه امام زين العابدين عليه السّلام فرمودند: غيبت بوسيله دوازدهمین از جانشينان رسول خدا و امامان بعد از او ممتد مى‏ شود.

اى ابو خالد مردم زمان او كه معتقد به امامت وى مي باشند و منتظر ظهور او هستند، از مردم تمام زمانها بهترند، زيرا خداوند عقل و فهمى به آنها داده كه غيبت در نزد آنها حكم مشاهده را دارد! خداوند آنها را در آن زمان مثل كسانى مي داند كه با شمشير در پيش روى پيغمبر -عليه دشمنان دين- پيكار كرده‏اند، آنها مخلصان حقيقى و شيعيان راستگوى ما هستند كه مردم را به طور آشكار و نهان بدين خدا مي خوانند. و فرمود: انتظار فرج بزرگترين فرج است.
📗بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج 52 ص122

 نظر دهید »

یک دقیقه مطالعه

13 اسفند 1396 توسط آمنه نجفي

یه گل کاکتوس قشنگ تو خونه ام داشتم، اوایل بهش میرسیدم، قشنگ بود و جون دار، کم کم فهمیدم با همه بوته هام فرق داره، خیلی قوی بود، صبور بود، اگه چند روز بهش نور و آب نمیدادم هیچ تغییری نمیکرد…
منم واسه همین خیلی حواسم بهش نبود به خیال اینکه خیلی قویه و چیزیش نمیشه!

هر گلی که خراب میشد میگفتم کاکتوسه چقدر خوبه هیچیش نمیشه اما بازم بهش رسیدگی نمیکردم…
تا اینکه یه روز که رفتم سراغش دیدم خیلی وقته که خشک شده، ریشه اش از بین رفته بود و فقط ساقه هاش ظاهرشو حفظ کرده بود، قوی ترین گلم رو از دست دادم چون فکر کردم قویه و مقاوم…
مواظب قوی ترین های زندگی هامون باشیم.

ما از بین رفتنشونو نمیفهمیم چون همیشه یه ظاهر خوب دارند، همیشه حامی اند، پشتمون بهشون گرمه…

اما بهشون رسیدگی نمیکنیم، تا اینکه یه روز میفهمی قوی ها هم از بین میرن…!

 نظر دهید »

آسمانی ها

13 اسفند 1396 توسط آمنه نجفي

‍ ‍ دو شهید با پلاک های ۵۵۵ و ۵۵۶
💎طی عملیات تفحص، در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد… 

یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود و سر شهید دیگري را كه لای پتو پیچیده شده بود را بر دامن داشت, معلوم بود که شهيد دراز کش مجروح شده بوده است. خوب، پلاک داشتند، پلاک ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفته اند. معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می رفتند پلاک می گرفتند. اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر. دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است…

 پدری سر پسر را به دامن گرفته است…

شهید سید ابراهیم اسماعیل زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل زاده پسر است اهل روستای باقر تنگه بابلسر..
پدر و پسری که با هم شهید شدند:|

#تا_ابد_مدیون_خون_شهداییم 
@shohadakomail

 نظر دهید »
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

شهیده زیباترکی.زاده

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس